سيد محمد خاتمي، می خواهیم رهبری، رهبر همه کشور و همه مردم باشد. رئیس‌جمهور سابق کشورمان با گرامی‌داشت آغاز دهه فجر، دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی را جمهوری اسلامی خواند و در خصوص برخی اخبار که درباره نامه او منتشر شده است گفت:«بعضی‌ها ولایت دارند كه دروغ بگویند فلانی نامه نوشته، در نامه فلان چیز آمده، اصلا نه كسی از محتوای آن خبر دارد و نه اصلا چنین چیزهایی وجود داشته است.»ادامه مطلب...
ميرحسين: راه سبز هیچ نماینده و سخنگویی در خارج ندارد. مهندس موسوی در این گفت و گو که در آستانه ۲۲ بهمن ماه مصادف با سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی انجام شد از دست دادن مشروعیت را عامل اصلی فروپاشی حکومت مستبد و منفور شاهنشاهی دانسته است و تأکید کرد که امروز مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است و عدم سازگاری مردم با دروغ، تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد.ادامه مطلب...
بیست و دوم بهمن ، روز فریاد سبز آزادی: امسال در 22 بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را در حالی تجربه می‌کنیم که جمهوری اسلامی پس از 31 سال در بدترین روزهای خود قرار دارد و دولت کودتایی حاکم، روز به روز بیش از پیش انقلاب بزرگ ملت ایران را به سمت قهقهرا می‌برد و هویت خشن و خون ریز ضد اسلامی خود هر روز بیشتر و بیشتر نمایان می سازد ادامه مطلب ...

بیانیه ‌کروبی در آستانه‌ ۲۲بهمن: در بخشي از اين بيانيه آمده است: «همه با هم، آرام و با صلابت در سالروز ۲۲بهمن که یادآور تجلی باور دینی و عزم ملی مردم شریف ایران و نقطه عطفی در تاریخ پر افتخار کشورمان است، در راهپیمائی شرکت می کنیم. این روز به هیچ گروه خاصی تعلق ندارد و روز افتخار و سربلندی تمام ملت ایران است. ادامه مطلب...

روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.


تا ۱۳ آبان سبز: جمهوری اسلامی "آری" ، حکومت اسلامی "هرگز"

1 نظرات
تا ۱۳ آبان سبز: آنچه شعار ما نيست


ادامه راه سبز«ارس»: اگرچه همان روز های اول بعد از انتخابات زمزمه هايی شنيده شد، اما روز قدس بود كه عده‌ای از سبزها شعار "استقلال، آزادی، جمهوری ايرانی" سر دادند. هرچند بسياری از تحليلگران اين عده را اندك دانستند، اما اين شعار بهانه‌ايست برای اينكه توجه داشته باشيم به آنچه شعار ما هست و آنچه شعار ما نيست.

«جمهوری ایرانی» به چندین دلیل شعار ما نیست:

نخست اینكه جنبش سبز، جنبشی برآمده از انتخابات پر شوری است كه ۴۰ میلیون (بیش از ۸۰ درصد) از ایرانیان را به پای صندوق‌های رای آورد. انتخاباتی در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی. معترضان به نتیجه‌ی انتخابات‌؛ به نتایج اعلام شده در چهارچوب همین نظام معترضند‌. اگر از ابتدا ساختار حكومتی را اصلاح‌پذیر نمی‌دانستیم‌، دلیلی نداشت در انتخابات شركت كنیم و بعد به نتایجش معترض باشیم‌.

دوم اینكه جنبش سبز ساختاری طیف گونه دارد‌؛ تشكیل شده از گروه‌های مختلف فكری كه خواسته‌های مشتركشان آن‌ها را به یكدیگر پیوند داده است. بدون این خواسته‌های مشترك هیچ شبكه‌ی اجتماعی یا ساختاری نمی‌تواند مردم را به یكدیگر پیوند داده و نیروهای خاموش اجتماع را به یك جنبش فراگیر تبدیل كند. این خواسته‌ها‌، الزاما خواسته‌های حداقلی هستند. میرحسین موسوی به درستی در بیانه‌های خود این خواسته‌ها را‌، اعتراض به نتایج انتخابات و بازگشت و عمل به تمامی اصول قانون اساسی معرفی كرده است. قانون اساسی‌ای كه میثاق ملی ماست و اصل اول آن نظام حكومتی ایران را جمهوری‌اسلامی دانسته است.

جمهوری اسلامی "آری" ، حکومت اسلامی "هرگز"

فراتر رفتن هرگروهی از این خواسته‌های حداقلی مشترك‌، به معنی ایجاد تفرقه در جنبش‌، از دست‌دادن بخش بزرگی از سرمایه‌ی اجتماعی آن و در نهایت موجب تضعیف و یا چند پاره شدن آن خواهد بود. از سوی دیگر اگرچه جنبش سبز به اشخاص وابسته نیست‌، اما رهبران آن نمایندگان مردم و آینه‌ای از خواست‌های آن‌ها هستند. میرحسین موسوی، مهدی كروبی و سیدمحمد خاتمی، هرسه به جمهوری اسلامی و ظرفیت‌های اجرانشده‌ی قانون‌اساسی آن برای تامین حقوق شهروندی و مطالبات مردم معتقدند.

جنبش سبز حركتی اصلاحی‌ است نه براندازانه و انقلابی. حركت‌های براندازانه به دلیل ماهیت افراطی آن‌ها نمی‌توانند همه‌ی اقشار مردم را جذب كنند. اما در سایه‌ی حركتی اصلاحی‌، بلندمدت و بر مبنای پایبندی به قانون و دوری از خشونت‌، می‌توان همه‌ی معترضین و به تدریج همه‌ی مردم را گرد هم آورد. حركت‌های اصلاحی می‌توانند آنچنان كه موسوی تاكید كرده است‌، تجمعاتی را شكل دهند كه در آن‌ها همه‌ی اقشار مردم حتی سالمندان و زنان باردار نیز شركت داشته باشند‌.

از این‌ها گذشته وقتی جامعه‌ی ایرانی نتواند حكومت را مجبور به پذیرفتن قانون اساسی موجود و متعهد به اجرای اصول آن كند، چگونه می‌توان از منحرف نشدن حكومت‌های فرضی چون جمهوری دمكراتیك، سوسیالیستی و یا ایرانی مطمئن بود؟ به یاد داشته باشیم، تمامیت ارضی، استقلال و قانون‌اساسی حاصل بیش از صد سال مبارزات ملت ما و ثمره‌ی خون عزیزترین فرزندان این آب و خاك است. شهدایی كه فرزندان و وابستگان آن‌ها سرمایه‌های جنبش سبز هستند و بسیاری از ما خود را فرزندان معنوی آن‌ها می‌دانیم.

۱۳ آبان در پیش است. اگر می‌خواهیم در پایان این روز خون تازه‌ای به رگ‌های جنبش سبز بدمیم، اگر می‌خواهیم حضورمان گامی به پیش باشد؛ باید حركات خود را با دقتی وسواس گونه و عقلانیت همراه كنیم. شعارهایمان باید دربرگیرنده‌ی خواسته‌های تمام سبزها باشد. نیازی نیست بیست و چهار ساعت در خیابان بمانیم. حضور حداكثری ما هرچه پرشورتر باشد، هرچه دامنه‌ی آن شهرهای بیشتری را در برگیرد، كاركرد بهتری دارد. نیازی نیست هزینه‌های گزاف بپردازیم. پیروزی ما وقتی بی‌نقص است كه بعدازظهر سیزده آبان بار دیگر با حضوری پر شور پایداری خود را بر حقوقمان ابراز كرده باشیم؛ اما نه یك تن به شهدای جنبش اضافه شود، نه یك تن به اسرای آن.

راه سبز امید، راهی طولانی و دشوار است. مسیری كه جز با توكل به خدا، اتحاد و جلوگیری از تندروی‌ها و حركت‌های احساسی نمی‌توان آن را پیمود.

==============
پیوندهای مرتبط با این مطلب:
» همه با هم در سراسر ایران، سیزده آبان را سبز خواهیم کرد
» برای ۱۳ آبان تجربیات روز قدس را فراموش نکنیم
» قرار ما ۱۳ آبان در سرتاسر ایران
» وبلاگ دیوارنویسی: چاپ و تکثیر اعلامیه برای ۱۳ آبان
» نامه ای از یک منافق مزدور
» زنگ انشاء – ۱۳ آبان
» هشدار جنتی درباره راه‌پیمایی ۱۳ آبان
» همه با هم در سراسر ایران، سیزده آبان را سبز خواهیم کرد
» هراس کودتاگران از تکرار حرکت سبز روز قدس در سیزده آبان
» نه شرقی، نه غربی، دولت سبزملی
» نقشه های ما ساده است يك فسيل موميائی هم ميتواند بفهمد !
» جناب فرمانده، بسیج را تا چه مرزی تحمل می کنید؟
» عقده حقارت میلیونی


ادامه مطلب ...

تعلیق فعالیتهای "پویش موج سوم" تا فراهم شدن شرایط حداقلی

0 نظرات
تعلیق فعالیتهای "پویش موج سوم" تا فراهم شدن شرایط حداقلی.
ادامه راه سبز«ارس»: هسته مرکزی «پویش موج سوم» با صدور بیانیه‌ای ضمن درخواست مجدد برای آزادی محمدحسین نعیمی‌پور و علی پیرحسینلو و دیگر بازداشت‌شدگان اصلاح‌طلب اعلام کرد فعالیت‌های این «پویش» و سایت «موج سوم» تا زمان فراهم شدن شرایط حداقلی برای تدوام کیفی فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و دینی آن به طور «موقت» به حالت «تعلیق» درمی‌آید.

متن کامل این بیانیه در ادامه می‌آید:


به نام خدای بخشنده بخشاینده

یکی از علل تأثیر و نفوذ «پویش موج سوم» به عنوان کمپینی «اجتماعی»، وسیع و مستقل، اصرار اعضای هسته مرکزی این «پویش» و صدها هزار پویشگر «موج سوم» برای انتخاب طرح‌های بدیع با دامنه و عمق تأثیر زیاد و حفظ «کیفیت» اجرای این طرح‌ها بوده است. از آغاز فعالیت‌های «پویش موج سوم» از تابستان سال 1387 تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم در 22 خرداد 1388 زمینه‌ی حداقلی برای فعالیت‌های این پویش وسیع اجتماعی در قالب «پویش دعوت از خاتمی» و «پویش حمایت از خاتمی و موسوی» فراهم بود و «موج سوم» توانست به لطف خدا و همت اعضایش با اجرای فعالیت‌های چهل‌گانه خود در چارچوب مبارزات انتخاباتی و با پایبندی کامل به قوانین جمهوری اسلامی سهمی در افزایش آراء میرحسین موسوی، میزان مشارکت در انتخابات و شکل‌گیری حماسه سبز خرداد 88 داشته باشد و الگوی جدیدی در فعالیت‌ها و تبلیغات انتخاباتی در ایران ارائه کند. با پایان تلخ انتخابات دهم‌، فعالیت‌های «پویش موج سوم» برای این انتخابات نیز به پایان رسید اما چنانچه پیش از این اعلام شده بود این «پویش» مصمم است فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی خود را تداوم بخشد.

متأسفانه در فضای تنگ سیاسی و اجتماعی پس از انتخابات حداقلی‌ترین شرایط برای انجام فعالیت‌هایی کیفی و قانونی با دامنه و عمق نفوذ زیاد از میان رفته است. جنس فعالیت‌های «شفاف»، «علنی» و «اجتماعی» این «پویش» نیز به گونه‌ای است که احتیاج به تحمل شدن حداقلی آن توسط دستگاه‌های اجرایی و قضایی دارد، بدین معنا که یا از نظر این دستگاه‌ها و طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آزادی فعالیت‌های قانونی این «پویش» به رسمیت شناخته شود و یا برای فعالیت‌های آن مجوز صادر گردد. متاسفانه در حال حاضر هیچ یک از این دو شرط فراهم نشده و امکان فعالیت کیفی و موثر از این «پویش» سلب گشته است و اعضای هسته مرکزی و پویشگران «موج سوم» نیز از اجرای فعالیت‌های غیرکیفی، کم‌تأثیر، کم‌نفوذ و «کج‌دار و مریض» اجتناب می‌کنند. از این رو تا زمانی که حداقلی‌ترین شرایط برای از سرگیری فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی «پویش موج سوم» فراهم شود فعالیت‌های این «پویش» و سایت «موج سوم» به طور «موقت» به حالت «تعلیق» در می‌آید. امید می‌رود به زودی با گشایش سیاسی و صدور مجوز برای فعالیت‌های «پویش موج سوم» زمینه حداقلی برای از سرگیری فعالیت‌های شفاف، علنی و قانونی این «پویش» فراهم گردد و «موج سوم» بتواند با اتکا به صدها هزار پویشگر عضو خود گام‌های جدیدی در راستای اهداف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی ایرانیان مسلمان و اصلاح‌طلب بر دارد.

سوگمندانه اهداف انتخاباتی «پویش موج سوم» (ابتدا نامزدی سیدمحمد خاتمی و سپس ریاست جمهوری میرحسین موسوی) محقق نشد و مقصود اصلی تلاش‌های یکساله پویشگران و فعالیت‌های پرشمار، فشرده و وسیع «موج سوم» تأمین نگشت اما مفتخریم و خداوند مهربان را شاکریم که دستاوردهای این «پویش» - علی‌رغم سرنوشت تلخ انتخابات - شیرین و ماندنی بود. مفتخریم که فعالیت‌های این پویش در اعلام نامزدی سیدمحمد خاتمی (پیش از انصراف)، افزایش آراء میرحسین موسوی، شکل‌گیری فضای انتخاباتی، الگوگیری دیگر ستادهای تبلیغاتی، تکامل شیوه‌های مبارزات انتخاباتی در ایران و افزایش مشارکت در انتخابات موثر افتاد. مفتخریم که همه این‌ها و فعالیت‌های چهل‌گانه این «پویش» با هزینه اقتصادی ناچیز و تنها با اتکا به نیروی داوطبانه صدها هزار پویشگر «موج سوم» و بدون «امکانات»، «رانت»، «ادعا» و «انتظار» صورت گرفت. مفتخریم که در طول فعالیت‌های متنوع و وسیع خود حتی یک بار قانون را زیر پا نگذاشتیم و توانستیم اعتماد میلیون‌ها ایرانی و قاطبه نخبگان فرهنگی و سیاسی و رهبران اصلاح‌طلب را به دست آوریم. مفتخریم که اولین گروه «خودجوش»،‌ «مستقل» و «سازمان‌یافته»‌ای بودیم که در فضای سرد تابستان و پاییز 87 زمینه را برای نامزدی سیدمحمد خاتمی و گرم شدن فضای مبارزات انتخاباتی و دمیدن امید به کالبد جامعه فراهم کردیم. مفتخریم که 22 عضو هسته مرکزی «پویش» و ده‌ها عضو کمیته‌های 14گانه‌ی آن با استفاده از نیرو و یاری قریب به نیم میلیون پویشگر «موج سوم» توانستند پاره‌ای طرح‌ها و فعالیت‌های انتخاباتی را با دستان خالی و حداقلی‌ترین امکانات و با کیفیتی بالا برای اولین بار در ایران به اجرا بگذارند؛ که از آن جمله‌اند: شکل دادن به وسیع‌ترین کمپین انتخاباتی با 460 هزار عضو؛ اجرای طرح‌هایی برای ترویج عملی استفاده از رنگ (سبز) در مبارزات انتخاباتی (طرح‌های «موج سبز»، «پوشش سبز»، «گره سبز»‌، «پرچم سبز»، «قلم سبز» و ...)؛ گردآوری صدها هزار امضا برای طومارهای الکترونیک و کاغذی دعوت از چهره‌ای سیاسی برای نامزدی در انتخابات؛ انتشار صدها مصاحبه، یادداشت و خبر برای فراهم کردن زمینه نامزدی یک چهره سیاسی؛ استفاده وسیع از «هنر» و ابزارهای فناورانه و «مجازی» در جهت اهداف کمپین؛ ساخت و انتشار 13 ترانه و تصنیف انتخاباتی؛ تهیه و انتشار ده‌ها کلیپ هنری و گزارش ویدیویی انتخاباتی؛ برگزاری میتینگ‌ها و همایش‌های متعدد، کیفی، باشکوه و پرشور و نشاط انتخاباتی با حضور نخبگان برجسته هنری، روشنفکری، ورزشی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی و نمایندگان شاخص گروه‌های مرجع و استفاده وسیع از کلیپ و موسیقی؛ دیدار خبری با ده‌ها تن از چهره‌های سیاسی و فرهنگی تراز اول کشور و انتشار گزارش‌های ویدیویی این دیدارها؛ رایزنی با صدها فعال سیاسی و فرهنگی در جهت اهداف کمپین؛ تهیه، تکثیر و توزیع هزاران بسته‌ کیفی دی‌وی‌‌دی (شامل گزیده‌ای از فیلم‌های دیدار با نخبگان، سخنرانی‌های همایش‌های بزرگ «موج سوم» و ترانه‌ها و کلیپ‌های تولیدی)؛ جلب حمایت ده‌ها تشکل برای حمایت از نامزد انتخاباتی؛ اجرای 25 طرح‌ «پویش‌یاری» که به پیشنهاد «هسته مرکزی پویش» توسط صدها هزار پویشگر گمنام «موج سوم» به طور «داوطلبانه» در متن زندگی روزمره و به طور «خودجوش» انجام می‌شدند؛ تولید محتوا برای رسانه‌های کوچک (پیامک، بلوتوث، یاهو مسنجر و ایمیل)؛ ارائه ده‌ها ویدیوی کوتاه از حمایت «مشاهیر» از نامزد انتخاباتی؛ احداث اولین شبکه تلویزیونی آن‌لاین؛ تهیه و انتشار چندین ویژه‌نامه جذاب و کیفی مکتوب و پرتیراژ برای گروه‌های هدف مختلف؛ اجرای طرح‌های ملی «روستا به روستا» و «زنجیره انسانی سبز» در سطح کشور (با همکاری ستاد 88)؛ اجرای طرح‌های «تاکسی تا تاکسی»، «آرایشگران پویشگر» و «عروسی‌های و میهمانی‌های موج سومی» (برای بهره‌گیری از مهمترین محمل‌های بحث و گفتگو درباره مسائل عمومی و سیاسی در ایران: تاکسی‌ها، آرایشگاه‌ها و میهمانی‌ها)؛ اجرای طرح‌های «هر پویشگر، 10 اندیشه نو»، «مبلغان دینی پویشگر»، «هر نفر، 5 نفر»، «تکثیر ترانه‌های موج سوم»، «گوشی به گوشی»، «همسایه‌ها»، «پوستر سیاه و سفید سبز»، «پوستر دست‌نویس»، «ثبت نام از داوطلبان صیانت از آراء»، «جنبش پیامکی موج سوم»، «عیددیدنی‌های موج سومی»، «میادین سبز»، «فوتبال انتخاباتی»، «در به در»، «هر پویشگر یک ناظر» و «شب سبز»؛ و طرح «فراخوان الله اکبر» برای اعتراض به تخلفات انتخاباتی (پس از انتخابات) که مورد استقبال گسترده هم‌وطنانمان قرار گرفت. اجرای کیفی هیچ یک از طرح‌های بدیع فوق بدون همراهی پویشگران و فعالان سیاسی و نخبگان فرهنگی میسر نبود. از یکایک پویشگران و نخبگانی که «پویش موج سوم» را در انجام هر یک از فعالیت‌های فوق یاری دادند سپاسگزاریم؛ اجرشان با خدای مهربان و کریم.

محمدحسین نعیمی‌پور و علی پیرحسینلو (از اعضای توانا، فرهیخته، نیکوسرشت و ارزشمند هسته مرکزی «پویش موج سوم») به همراه تعداد دیگری از جوانان اصلاح‌طلب (از جمله حسین نورانی‌نژاد، مهدی محمودیان و مهدی شیرزاد) که قریب به یک ماه پیش بازداشت شدند همچنان در بازداشت موقت انفرادی به سر می‌برند. «پویش موج سوم» بار دیگر و پیرو بیانیه‌های پیشین خود خواستار آزادی فوری این جوانان و همچنین رهبران اصلاح‌طلبی که همچنان در بازداشت موقت به سر می‌برند می‌شود و امیدوار است متولیان دستگاه‌های امنیتی و قضایی کشور دریافته باشند که اعتراضات پس از انتخابات «خودجوش»، «مردمی»، «غیرسازمان‌دهی‌شده» و «غیرمرتبط با مخالفان داخلی و خارجی نظام» و «کاملا انتخاباتی، درون‌نظامی و غیربراندازانه» بوده است و سوء تدبیر مدیریتی دولتمردان موجب شده است که نه تنها ابهامات و شبهات و اعتراضات مردم درباره انتخابات به طور ریشه‌ای رفع نگردد بلکه با اسارت‌ها و جراحت‌ها و شهادت‌ها و بازداشت‌ها و دادگاه‌های نمایشی پس از انتخابات مسائل جدیدی برای نظام آفریده شود و بر عمق و دامنه بحران افزوده گردد.

توقف بازداشت‌ها و سلب حقوق قانونی حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی؛ التزام کامل به موازین قانونی، اخلاقی و دینی در بازداشتگاه‌ها؛ آزادی و تبرئه زودهنگام بازداشت‌شدگان پس از انتخابات؛ صدور مجوز برای تجمع قانونی و آرام حامیان موسوی و کروبی؛ حمایت از تشکیل هیئت‌ها و کمیته‌های ویژه برای حل بحران و اندیشیدن تمهیداتی جدی برای افزایش اعتماد عمومی به نظام و حل مساله‌ای که بر سر انتخابات شکل گرفت؛ برخورد قاطع با متخلفان از قانون در جریان برخورد با معترضان به نتایج انتخابات (در خیابان‌ها، کهریزک، اوین و دیگر بازداشتگاه‌ها)؛ گشایش سیاسی برای فعالیت آزادانه و قانونی احزاب اصلاح‌طلب؛ اظهار همدردی بیشتر و عمیق‌تر دولت و رسانه ملی و مقامات عالی نظام با آسیب‌دیدگان برخوردهای پس از انتخابات و محکومیت صریح‌تر و بلندتر این برخوردها؛ رعایت حقوق متهمان طبق اصول اوليه‌ی دادرسی عادلانه بر اساس قانون اساسي و شرع مقدس (از جمله: اصل برائت موضوع اصل 37 قانون اساسی؛ حق متهم به داشتن وكيل و حق وی به اطلاع يافتن از اين حق طبق اصل 38 قانون اساسی؛ حق متهم به سكوت و حق وی به اطلاع يافتن از اين حق [که متهم ملزم به اثبات بی‌گناهی خود نيست و تكليف اثبات برعهده‌ی دادستان است نه اين‌كه دادستان متهم را در سلول انفرادی نگه دارد تا سكوتش را بشكند]؛ حق متهم به متهم‌ نكردن خود؛ حق متهم به تفهيم اتهام و اطلاع از دلايل ارائه‌شده عليه وی، موضوع اصل 32 قانون اساسی؛ حق متهم به انجام تحقيقات مقدماتی توسط مقامی بي‌طرف؛ حق متهم به باطل تلقی‌شدن دلايل به‌دست‌آمده از راه‌های غيرقانونی، موضوع اصل 38 قانون اساسی و ضمانت اجرای آن ماده‌ی 578 قانون مجازات اسلامی؛ حق حفظ حرمت و حيثيت بازداشت‌شده؛ و حق محرمانگی تحقيقات مقدماتی و ...)؛ گشایش فضای رسانه‌ای کشور؛ و دادن ضمانت‌‌های باورپذیر جدی برای جلب اعتماد عمومی نسبت به سلامت کامل انتخابات‌های آتی، از جمله اقداماتی است که برای جلوگیری از کاهش افزون‌تر اعتماد عمومی به نظام ضروری به نظر می‌رسد.

از سرگیری فعالیت‌های «پویش موج سوم» را به محض فراهم شدن شرایطی که در ابتدای بیانیه ذکر شد اعلام خواهیم کرد.

توکلنا علی الحی الذی لا یموت، بیده الخیر و هو علی کل شی‌ء قدیر

ادامه مطلب ...

استقلال جنبش سبز ایران، از کشورهای خارجی

1 نظرات
ضرورت تاریخی جنبش سبز:
استقلال جنبش سبز ایران، از کشورهای خارجی
.


ادامه راه سبز«ارس»: در طی صد سال اخیر سه جنبش اصلاح‌طلبی در ایران اتفاق افتاد که به نوعی هر کدام درس و جای پایی برای وارثان خود به جا گذاشته‌اند. در سال ۱۲۹۴ شمسی جرقه‌ی انقلاب مشروطیت در اعتراض به گرانی قند و به چوب‌بستن بازرگانان زده شد و بر اثر مقاومت مردم به ایجاد عدالت‌خانه و مجلس و نهایتا مشروطه شدن پادشاهی منجر شد. در این مجال به کمی پس از آن که مجلس به توب بسته و گل اصلاحش در دیکتاتوری رضاشاه پر پر شد نمی‌پردازیم، قصدمان با ادای احترام به همه‌ی آزادی‌خواهان جنبش مشروطیت، نشان دادن تاثیر سفارتین انگلیس و روس در دخالت در رهبری مردم و تاثیر بر روی شاه است. عدم آگاهی و نداشتن بینش سیاسی مردم در انقلاب مشروطه و خواست درونی‌شان که بدون وابستگی به جریان یا کشور خارجی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند پای دول خارجی را به این جریان آزادی‌خواهی باز کرد. دربار هم برای سرکوب آنان دست یاری به سمت روس‌های همیشه در صحنه‌ی ایران دراز کرد. ضعف درونی و عدم آگاهی از دلایل بروز چنین اثرات سویی در جنبش‌های مردمی است. بعد از طی شدن صدسال از جنبش مشروطیت و در مقایسه‌اش با وقایع اخیر، اکنون نمی‌توان تحصن مردم در سفارت انگلیس و استمداد برای برپایی مجلس از یک کشور خارجی را تنها اشتباه مشروطه‌خواهان خواند، بلکه تکیه ندادن به مردم نیز نقطه‌ی روشنی در کارنامه‌‌شان نیست که البته با دوره‌ی زمانی و به گونه‌ای عدم بلوغ سیاسی و ناآگاهی و شرایط جامعه‌ی ایران آن سال‌ها قابل توجیه است. دلایلی که شاید ثمره‌اش افتادن شکوفه‌ی اصلاحات و مشروطه‌خواهی در دامان دیکتاتوری رضا شاه شد.

بعد از مشروطیت اگر وقایع ۲۸ مرداد ۳۲ را نادیده بگیریم، به انقلاب ۵۷ می‌رسیم. خواست‌های مردم نسبت به مشروطه روند متعالی به خود گرفته است‌. این بار وضعیت اقتصادی علت اصلی انقلاب نیست. رهبران قبل از مردم وجود داشتند و خواستار تغییر حکومت بوده‌اند‌. برنامه ریخته اند، تئوری داده‌اند و مردم نیز به مرور به صحنه آمده‌اند. اگر بررسی‌مان را از خرداد ۴۲ که نقطه‌ی عطف گروه‌های اسلامی است آغاز کنیم، متوجه می‌شویم که تعدد احزاب چه اسلامی و چه غیر اسلامی با مشی مسلحانه و غیر از آن در جامعه وجود داشته است.

هر کدام با یک هدف و با عده‌ای هوادار در هدف مشترک برانداختن نظام پادشاهی بودند و هدف متعددشان به دست گرفتن قدرت با توجه به ایدئولوژی حزبشان است که در نهایت ایده اسلام‌گرایان با رهبری امام‌خمینی، مبنی بر ایجاد جمهوری اسلامی خواست مسلط جامعه می‌شود. در جامعه‌ی ایران که با سنت و مذهب در آمیخته‌است، این بار علمای اسلام توده‌ی مردم را رهبری می‌کنند و وجود رهبری کاریزماتیک و حذف وابستگی به دول خارجی از جمله تفاوت‌های آن با انقلاب مشروطیت است که گامی رو به جلو به حساب می‌آید.

پس از گذشت سی‌سال از انقلاب اسلامی، با طی شدن مقاطع حساسی چون جنگ تحمیلی، درگذشت بنیان‌گذار انقلاب، دوره‌ی اصلاحات و پس از آن دوره‌ی پرفشار در اقتصاد و سیاست خارجی و بسته بودن فضای فرهنگی در زمان محمود احمدی‌نژاد، اکنون مردمی که مفاهیمی چون دموکراسی، مردم‌سالاری و شایسته‌گرایی گفتمان مسلط جامعه نخبگان‌شان شده بود دوباره خواست‌هایشان در طول مشروطیت و انقلاب اسلامی قرار گرفته و فراتر از دغدغه‌ی نان شده است و این آگاهی که مردم خود باید به سرنوشت خود حاکم شوند به اندیشه‌ی ملت رسوخ کرده است.

این طرز تفکر در وقایع انتخابات سال ۸۸ و شکل‌گیری جنبش سبز به روشنی مشهود است، جنبش سبز گویی نقطه‌ی بلوغ تمامی تفکرآزادی‌خواهان از زمان مشروطه تا به زمان حال شده است. این بار منشاء برخواستن و جنبش خود مردم بودند. نه گرو‌ه‌ها و جریانات، نه سفارتین علیَه روس و انگلیس. این بار مردم قدرت خودشان را عرضه می‌کنند و به دنبال حکومت خود بر خود هستند. هر چه مردم تاریخ خوانده‌اند به نظر یادشان مانده و عبرت گرفته‌اند ‌در حالی که از دیگر سو، گویی حاکمان درد فراموشی به سراغشان آمده است.

مردمی که در طی سالیان به بلوغ ‌رسیده‌اند بعد از اعلام نتایج اولیه، تنها با شعار "رای من کو" و برای بازپس‌گیری حق ملت از حاکمان تلاش خود را شروع می‌کنند. تمامی این حرکات مردمی در چهارچوب قانون اساسی همان کشوری است که دولت غیر قانونی با خشونت نظامی سعی در اداره آن می‌کند. همان دولتی که رای‌شان را نمی‌خواهد ‌‌ببیند. همان دولتی که می‌کشد. زندانی می‌کند و سورفتارش در زندان‌ها آه از نهاد همگان بر‌ می‌آورد. جنبش سبز در مقابل همه‌ی این‌ها شعار قانون سر می‌دهد. این جنبش برخاسته از مردم است و ملت در جلوی صف حرکت می‌کنند و رهبران آزاده خود را به حمایت و در واقع نه رهبری فرا می‌خواند.

از ابتدای این حرکت، مردم نه در پای خانه زورمندان بست نشستند و نه به در سفارت‌خانه‌ای نزدیک شدند و آنگاه که شهید و زندانی دادند و تلاش کردند تا سانسور خبری را بشکنند، عده‌ای تنها در مقابل دفتر سازمان ملل به اعتراض لب بر غذا بستند؛ حتی نه برای دخالت آنان، که این بار هم برای رساندن صدای آزادی‌طلبان ایران.

جنبش سبز، نه اسلحه دارد و نه خشونت می‌ورزد. سلاح سبزها قلم است و نوشتن و دست‌های خالی‌ای که پیروزی را نوید می‌دهد. اگر آتش هم درست می‌کند برای این است زیر بار اشک‌آورها نفس بکشد. جنبش سبز به آن سطح از بلوغ رسیده است که منافع ملی را چراغ راهنمای خود بداند. مردم کشورش ایران را کنار هم فرض کند. ایران را خانه و مردم را هم خانه می‌داند. سبزهای ایران آزادی آن را فصل‌الخطاب خود می‌دانند و هر حرکت‌شان برای حفظ تمامیت ارضی و ایجاد آزادی و دموکراسی بدون آسیب دیدن حتی یک نفر است. سبزها تا آنجا پیش می‌روند که به باراک اوباما وقتی برنده‌ی نوبل می‌شود نامه می‌نویسند، قدرانی می‌کنند که جایزه‌اش را به سینه‌ی دریده شده‌ی ندا تقدیم کرده است اما از او می‌خواهند در سخنرانی‌هایش وقتی از خلیج نام می‌برد کامل بگوید "خلیج فارس" و جنبش مردمی در ایران را همانطور که هست ببیند، نه آنطور که می‌خواهد. سبزها به آن سطح از بلوغ رسیده‌آند که بدانند برای پویایی و تداوم راه مقاومت، اولین شرط اعلام برائت از نیروهای خارجی است. آن‌ها به پشتوانه صدسال مشروطه‌خواهی و آزادی و عدالت‌طلبی به این باور رسیده‌اند و سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی را که گفته بود انقلاب مردم ایران ناشی از مقاومت آن‌ها و بی‌نیازی‌شان از ابرقدرت‌هاست را همواره آویزه گوش کرده‌اند. اگر سبزها امروز صحنه را خالی نمی‌کنند برای این است که حتی یک وجب از خاک و آبروی این سرزمین به دست لطفعلی‌شاه‌های کودتاچی به تاراج ابرقدرت‌های شرق و غرب از روس گرفته تا چین و آمریکا و انگلیس نرود. سبزها خوب می‌دانند دل هیچ یک از این مدعیان بشردوستی به حال شهدای مظلومی که کف خیابان‌ها و در شکنجه‌گاه‌های عمله کودتا جان دادند نسوخته است و اگر سخنی از حقوق بشر می زنند به خاطر حفظ آبروست و روزی که پای منافعشان به میان آید رئیس دولت کودتا را هم به کشورشان راه می دهند و با او مصاحبه تلویزیونی می‌کنند و می‌گذارند در مقابل چشمان ناباور مادر ندا به انکار مرگ او بپردازد. این یعنی منفعت طلبی و اینجاست که منافع ملی جنبش سبز مقاومت ایران از منافع ملی آمریکا جدا می‌شود.

جنبش سبز سازش و خرج کردن از جیب مردم برای امتیازدادن‌های مکرر بین‌المللی را محکوم می‌کند. از حق ملتش دفاع می‌‌کند. سبزها می‌دانند که تحریم، دولت کودتا را تضعیف می‌کند، اما مردم را نیز تحت فشار بسیاری خواهد گذاشت و از طرفی دیگر غرورملی‌شان را هم می‌آزارد. به همین دلیل با هر گونه تحریم اقتصادی مخالفند و می‌دانند دفاع از اینگونه سیاست‌ها آب به آسیاب دشمن ریختن است. سبزها می‌دانند گروه ۱+۵ و هر دولت خارجی دیگری منافع ملی خودشان را مدنظر دارند و نه لزوما منافع مردم ایران را. به همین دلیل با سازش‌های دولت کودتا و کوتاه‌آمدن‌های خفت‌بار کودتاچیان و سر خم کردن در مقابل نیروهای خارجی مخالفند. سبزها از هر مساله‌ای که بخواهد مردم را در تنگنا و محذور قرار دهد بیزاری می‌جویند.

سبزها این روزها استوارتر و در همه‌ی عرصه‌ها محکم‌تر از هر وقت دیگری قدم بر می‌دارند. اگر روز 23 خرداد در مقابل حمله، گاز و گلوله رای‌شان را طلب کردند، امروز برای مقابله با بی‌سوادی قدم بر می‌دارند و فراخوان می‌دهند. برای اعدام کودکان تجمع می‌کنند و سعی در گرفتن رضایت دارند. گویی هر جا که اسم مبارک کرامت انسانی می‌آید سبزها حضور دارند. آن‌ها با تجمعات سکوت بر دژ محکم مردم تکیه دارند. قبل از انتخابات می‌گفتند: هر ایرانی، یک ستاد و این روزها می‌شنویم: هر ایرانی، یک رسانه، یک رهبر.

سبزها گویی از همان ابتدا هدف اصلی را انتخاب کرده‌اند: منافع ملی، کرامت انسانی، تمامیت ارضی و کوتاه کردن دست اجانب از مال و عرض و ناموس مردم.

مردم برای به دست آوردن آن در زندان شکنجه می‌شوند و کشته می‌دهند، به امید روزی که مردم بر مردم حاکم شوند و دست و چشم گرسنه بیگانگان که چندی‌ است به واسطه بی‌کفایتی‌های دولت کودتا به سمت این خاک دراز و دوخته شده است، با روی کار آمدن مسئولانی با لیاقت از میان ملت هر چه زودتر کوتاه شود.

موج سبز آزادی
ادامه مطلب ...

علی مطهری: احمدی‌نژاد از جمله عوامل فتنه است و باید با او برخورد شود

0 نظرات

علی مطهری: احمدی‌نژاد از جمله عوامل فتنه است و باید با او برخورد شود



ادامه راه سبز«ارس»: نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با ارائه راهکاری برای برون رفت از شرایط فعلی تصریح کرد: اصولگرایان باید به اشتباهات طرف خودی نیز توجه داشته باشند، با بی‌طرفی به ماجرا بنگرند و قضاوت منصفانه داشته باشند.

علی مطهری در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به مخالفان طرح وحدت ملی اظهارداشت: گروهی از اصولگریان و به ویژه طرفداران متعصب دولت معتقدند تا زمانیکه عاملان اصلی فتنه به اشتباهات خود اعتراف نکنند و از مردم عذر خواهی نکنند و یا محاکمه و مجازات نشوند صحبت از وحدت ملی حرف بی معناست چرا که در این صورت وحدت ملی به معنای آنچه آنان "نجات سران فتنه" می خوانند خواهد بود.

وی ادامه داد : اما این دوستان توجه ندارند که احمدی نژاد هم به هر حال در این فتنه نقشی داشته و این حکم هم در مورد ایشان جاری است.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: به نظر من رئیس جمهور با نحوه خاص مناظره خود و وارد کردن اتهامات به افراد غایب در مناظره ها آغاز کننده این فتنه بود و بعد از پیروزی هم تحریک کننده معترضان بود.

وی با اشاره به ضرورت عذرخواهی دو طرف اصلی ماجرا از مردم خاطرنشان کرد: بنابراین برای التیام وحدت ملی همانطور که موسوی باید به اشتباهات خود اعتراف کرده و از مردم عذرخواهی کند احمدی نژاد هم باید این کار را انجام دهد. درغیر این صورت این فتنه همچنان باقی خواهد ماند.

عضوفراکسیون اصولگرایان مجلس افزود: بر این اساس دوستان اصولگرای ما باید به اشتباهات طرف خودی نیز توجه داشته باشند، با بیطرفی به ماجرا بنگرند و قضاوت منصفانه داشته باشند.

مطهری مخالفان طرح وحدت ملی را در دو دسته اصلی برشمرد و یادآورشد: برخی از این افراد از روی اعتقاد اینگونه اظهارنظر می کنند و برخی دیگر به دلیل اینکه ادامه این فتنه و وجود این شرایط نامتعادل به نفع آنها خواهد بود با طرح آشتی ملی به مخالفت برخواسته اند زیرا این افراد در چنین شرایطی راحت تر به اهداف خود می رسند.

==============
پیوندهای مرتبط با این مطلب:
»
علی مطهری: سپاه تلوزیون های خبری را حرام می داند شبکه های غیر اخلاقی را نه
ادامه مطلب ...

محجوب: با اجرای لايحه هدفمند کردن يارانه‌ها، تورم سه رقمی می‌شود

0 نظرات
محجوب: با اجرای لايحه هدفمند کردن يارانه‌ها، تورم سه رقمی می‌شود

ادامه راه سبز«ارس»: عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر و نماينده مجلس شورای اسلامی، پيش‌بينی‌های دولت محمود احمدی‌نژاد، در مورد نرخ تورم ۷ درصدی با اجرای لايحه‌ی هدف‌مند کردن يارانه‌ها را، بسيار خوش‌بينانه خواند و پيش‌بينی کرد، که تا پايان اجرای اين لايحه، کشور شاهد نرخ تورمی سه رقمی خواهد بود.

آقای محجوب، در مصاحبه با خبرگزاری ايلنا، گفت همان گونه که در قبض‌های برق شاهد هستيم، نرخ آن ۵ برابر افزايش می‌يابد و اين امر در مورد آب و گاز و ديگر حامل‌های انرژی مثل بنزين نيز اتفاق خواهد افتاد.

دبير کل خانه کارگر سياست‌های جبرانی دولت را پاسخگوی مشکلات و آثار تورمی اين لايحه ندانست، و اضافه کرد که سياست‌های جبرانی دولت، شعاری بيش نيست و راه به جايی نخواهد بود.


=============
پیوندهای مرتبط با این مطلب:

» محجوب نماینده مردم تهران: برای فقرا اعلام خطر می‌کنم
» هدفمند ساختن یارانه‌ها، تجلی بی‌هدفی محض اقتصادی در دولت کودتا
» هدفمند کردن یارانه ها: اعلام خطر برای تورم ۶۰ درصدی در پیش
» طنز تلخ: عاقبت اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، فقرا - اغنیا!
» خطر ورشکستگی بانک های دولتی را تهدید می کند
»

ادامه مطلب ...

رئیس بنیاد شهید: خانواده "ندا" بپذیرد که او بر اثر دسیسه‌های دشمن کشته شد تا تحت حمایت ما قرار گیرند!

0 نظرات
رئیس بنیاد شهید:
خانواده ندا آقاسلطان بپذیرد که دخترشان بر اثر دسیسه‌های دشمن کشته شد تا تحت حمایت ما قرار گیرند!


ادامه راه سبز«ارس»: مسعود زریبافان رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران می‌گوید در صورتی که نهاد‌های امنیتی تائید کنند ندا آقاسلطان بر اثر «دسیسه‌های دشمن» کشته شده باشد، خانواده وی تحت پوشش این بنیاد قرار می‌گیرند.

به گزارش خبرگزاری ایلنا، آقای زریبافان امروز شنبه گفت که تصاویر مربوط به کشته شدن آقاسلطان نشان می‌دهد که او «بر اثر دسیسه مخالفان و دشمنان به قتل رسیده است.»

او در عین حال افزود که بنیاد شهید، «سیستم کشف حقیقت» ندارد و باید نهادهای امنیتی و اطلاعاتی که «توانایی کشف حقیقت را دارند، واقعیت» را اعلام کنند.

رئیس بنیاد شهید اظهار داشت در صورت تائید نهاد‌های امنیتی، «خانواده ندا آقاسلطان باید به نوعی تحت پوشش بنیاد شهید قرار بگیرد تا خسارت وارده جبران شود.»

سهراب اعرابی، محسن روح‌الامینی، یعقوب براویه، مسعود هاشم‌زاده، محمد کامرانی و اشکان سهرابی از جمله افرادی هستند که در حوادث پس از انتخابات در ایران بر اثر «اصابت گلوله یا شکنجه» جان خود را از دست داده‌اند.

سازمان‌های مدافع حقوق بشر، تعداد جان‌باختگان حوادث انتخابات اخیر ایران را بیش از ده‌ها تن اعلام کرده‌اند، اما مقام‌های ایران می‌گویند که تنها ۳۰ نفر در حوادث اخیر کشته شده‌اند.

سازمان عفو بین‌الملل نیز ۱۳ شهریور از بازداشت کاسپین ماکان، نامزد ندا آقاسلطان از سوی مأموران امنیتی ایران، خبر داده بود.

محمود احمدی‌نژاد پیش‌تر، قتل ندا آقاسلطان را «مشکوک» قلمداد کرده و احمد خاتمی، یکی از نمایندگان رهبر ایران، در نماز جمعه تهران، «معترضان» را عامل قتل وی اعلام کرده بود.
ادامه مطلب ...

واکنش کروبی به اظهارات آیت الله نوری همدانی: بدون مطالعه اظهارنظر نکنيد

0 نظرات
واکنش کروبی به اظهارات آیت الله نوری همدانی:
بدون مطالعه اظهارنظر نکنيد.


ادامه راه سبز«ارس»: در پی اظهارات آیت الله نوری همدانی در این باره که "اگر افرادی که در جريانات اخير بوده اند توبه کنند می شود ائتلاف برقرار کرد"، مهدی کروبی کاندیدای معترض به نتایج انتخابات با انتشار نامه ای نسبت به این سخنان واکنش نشان داد.

مهدی کروبی در این نامه در پاسخ به اظهارات آیت الله حسین نوری همدانی ضمن تاکید بر مواضع پیشین خود مبنی بر تقلب آشکار در انتخابات و وقوع قتل و شکنجه در سرکوب گسترده مردم معترض و بازداشت شدگان خطاب به وی نوشت:" چرا حضرتعالی در اين قضايا که به مثابه يک فتنه بزرگ می باشد نه تنها در منازعات سياسی معترضين و دولت بيطرف نمانديد بلکه معترض به ملتی که حقوقشان پايمال شده است مي باشيد."

دبیر کل حزب اعتماد ملی در ادامه نامه خود ضمن برشمردن سوابق آیت الله نوری همدانی از سکوت او در مدت سه ماهه پس از انتخابات و در زمان سرکوب گسترده معترضان به نتیجه انتخابات انتقاد کرده و همچنین با اشاره به اعتراض قانونی سه کاندیدای شرکت کننده در انتخابات ، از این مرجع تقلید پرسیده: آيا بهتر و به موازين شريعت مقدس اسلام نزديکتر نبود که حضرتعالی اگر به عامه مردم دسترسی نداريد تا از آنان تحقيق بفرماييد ، به عنوان يک مرجع، دست کم ما سه نفر را به حضور می طلبيديد و سخنان ما را می شنيديد، سپس اظهار نظر عمومی می فرموديد، تا عامه مردم نگويند که برخی از علمای بزرگ نسبت به سرنوشت مردم مسلمان بی تفاوت شده اند ؟

متن کامل پاسخ مهدی کروبی به آیت الله نوری همدانی به شرح زیر است:


بسمه تعالی

حضرت آيت الله العظمی حاج شيخ حسين نوری همدانی دامت برکاته

سلام عليکم

مصاحبه تعجب انگيز جنابعالی با راديو معارف که در روزنامه کيهان نيز به صورت برجسته و گسترده ای بازتاب داده شد و شما در ضمن آن سخنانی بدون تناسب و مقتضای حال، گريزی به مسائل انتخابات رياست جمهوری اخير و حوادث بعد از آن زده و در باره بازداشتگاه کهريزک و معترضين و منتقدين آن نيز بطور اجمال سخن گفته بوديد و رفتار و گفتار آنان را موجب آبروريزی نظام تلقی نموده و خواستار توبه آنان شده بوديد، موجب گرديد تا بنده اين نامه را به خدمت شما نوشته و نکته ها و مسائلی چند را به صورت دوستانه يادآور شوم تا هم از سوءتفاهمات جلوگيری نموده و هم از حريم و جايگاه مقدس مرجعيت دينی تشيع دفاع کرده باشم.

پيشاپيش عرض می کنم که جنابعالی از اساتيد برجسته حوزه با سابقه طولانی تدريس، پيشگام مبارزات نهضت اسلامی به رهبری امام راحل قدس سره در حوزه علميه بوده و زحمات و تلاش های قابل توجهی را در اين راه انجام داده و حتی رنج تبعيد و زندان را نيز برای اين مقصد مقدس،در رژيم گذشته تحمل نموده ايد و از السابقون انقلاب اسلامی هستيد.چنانکه بعد از پيروزی انقلاب ، در سال های اوليه نيز همراه حضرت امام (ره) باقی مانده و مسئوليت هايی همچون نمايندگی امام و امامت جمعه همدان را پذيرا شده ايد و اکنون نيز به حمدالله در زمره مراجع دينی محسوب می شويد و بابت همه اين زحمات انشاءالله که در نزد خداوند ماجور و مفتخر خواهيد بود.

چنانکه خود شما آگاهی بيشتر و بهتری داريد علمای بزرگ دينی و مرجعيت شيعه در طول تاريخ ،هميشه به عنوان امناء دين، پاسدار انصاف و عدالت و پناهگاه مردم مظلوم بوده و در حوادث ايام مضافا ً بر صدور احکام و فتاوای لازم همچون حصن حصين و دژتسخير ناپذيری اظهاروجود نموده و به هنگام تعدی امرا و دولت ها بر حقوق مردم،به عنوان امربه معروف و نهی ازمنکر و ازباب لزوم (( النصيحه لائمه المسلمين )) ، جانب مردم را گرفته و از اين رهگذر موجب تقويت هر چه بيشتر انگيزه های دينداری و خداباوری مومنان و جوامع اسلامی گرديده اند و از حقوق و منافع ملی و تماميت ارضی کشور دفاع کردند.

علما و مراجع تقليد شيعه سرافراز به اين افتخار بزرگ هستند که در طول تاريخ نه تنها با استعمارگران خارجی مبارزه نموده اند بلکه با ظلم و ستم و استبداد داخلی نيز هميشه سر ستيز و سازش ناپذيری داشته اند و حامی حقوق توده های مظلوم و محروم بوده اند.

چنانکه استحضار داريد شخصيت دينی بزرگی همچون مرحوم آيت الله العظمی سيد کاظم يزدی ،صاحب عروةالوثقی به هنگام حمله بيگانگان به شهر نجف اشرف وقتی که در برابر اين پيشنهاد قرار گرفت که بهتر است شما و خانواده تان از شهر خارج شويد تا در امنيت کامل باشيد ، فرمودند: همه مردم اين شهر و اين کشور خانواده من هستند و من امنيت همه آنان را می خواهم و سرنوشت من و خانواده ام گره خورده به آنان است.

تاريخ پر افتخار زندگانی علما و فقها و مراجع شيعه پر از اين نوع ايثارها و فداکاری ها و مردمداری هاست و نمونه های بارز آن را در زندگانی بزرگانی همچون حضرات آيات عظام بحرالعلوم ، ميرزا محمد تقی شيرازی ، سيد ابوالحسن اصفهانی ، سيد محسن حکيم ، امام خمينی و ديگران آنچنان فراوان است که با احصاء و نگارش آنها می توان کتابی نوشت و به همين دليل است که مردم و گروه مومنان نيز هميشه قدردان آنان و گوش به فرمانشان بوده اند و گاهی با استناد به يک سطر نوشته و به حکم و فتوای يکی از آنان از زندگی خود گذشته و انقلاب و نهضت بزرگی به راه می انداختند،چنانکه در نهضت تنباکو و فتوای يک سطری مرحوم ميرزای شيرازی تحول و دگرگونی بوجود آمد.
و پيروزی انقلاب اسلامی و سقوط استبداد شاهنشاهی و قطع دست بيگانه از ايران سر افراز و تشکيل جمهوری اسلامی ايران به برکت مرجعيت امام خمينی که عهده دار رهبری انقلاب با حمايت و پشتيبانی مردم بود، شد. بر اين اساس حکومت سابق روی مرجعيت رهبری انقلاب حساسيت خاصی نشان مي داد.

با تاسف بايد عرض کنم آنچه که از مواضع حضرتعالی در سالهای اخير و بويژه قضايای بعد از انتخابات رياست جمهوری دهم مشاهده شد، بعضا بر خلاف سيره سلف صالح از مراجع معظم دينی می باشد و اين خطر را پيش می آورد که با شبهه آفرينی نسبت به ساحت مقدس مرجعيت شيعه منجر گشته و مفهوم کمک و تعاون به ارباب قدرت از حضرتعالی در برخی اذهان برداشت شود، چيزی که قطعا ً جنابعالی از آن مبرا هستيد ولی چنين تلقی و برداشتی توسط مردم موجب دلسردی و سست اعتقادی مردمان می گردد.

چرا که حضرتعالی در اين قضايا که به مثابه يک فتنه بزرگ می باشد نه تنها در منازعات سياسی معترضين و دولت بيطرف نمانديد بلکه معترض به ملتی که حقوقشان پايمال شده است ميباشيد.

حضرت آيت الله، طبق قانون ،انتخاباتی در کشور صورت گرفته و چهار نفر از نامزدها مورد تاييد قرار گرفته و و به مبارزات انتخاباتی پرداخته اند و در اين ميان توسط يکی از نامزد ها به بعضی نامزد های ديگر و شماری از رجال کشوری ،انقلابی و مذهبی در برابر ميليون ها بيننده تلويزيونی اهانت و افترا زده شده و همه امکانات و اموال دولتی و بيت المال و بسياری از مسئولين دولتی به نفع يک نامزد معين به کار گرفته شدند و چند تن از اعضای محترم شورای نگهبان که ناظران انتخابات بودند آشکارا به قانون شکنی پرداخته و به نفع يک نامزد معين مصاحبه و اظهار نظر کرده اند. از طرف ديگر مجريان انتخابات نيز خود اعضای دولت آن نامزد معين و حاميانش بوده اند و بدين واسطه روند صحيح انتخابات خدشه دار گشته و مورد سوال قرار گرفته است و روز انتخابات تخلفات بی سابقه ای انجام شد و در شمارش آرا حق کشی فراوانی صورت گرفت، در نتيجه نامزد های ديگر و صاحبان رای که از بردن دست در رايشان خشمگين شده بودند يکباره و بصورت تظاهراتی خود جوش و سيل آسا که تنها رای خود را مطالبه می کرند به خيابان آمدند ،همانطور که قبلا ً گفته ام هيچ جريان و گروه و يا حزب سياسی توان به صحنه آوردن ميليون ها نفر را که بصورت مسالمت آميز خواهان رای خود بودند را نداشت و اتفاقا ً اين مردم بودند که رهبران و گروه های سياسی را در اين راه با خود همراه کردند .ارتباط دادن اين حرکت به بيگانگان زمينه سرکوب وحشيانه، دستگيری فله ای سياسيون ، ارباب مطبوعات، ياران انقلاب و بخش قابل توجهی از جوانان اين مرز و بوم که بابرنامه ريزی دقيق وتلاش فراوان وارد صحنه شدندوبانشاط رای خود رابه صندوق ها ريختند را فراهم ساخت. از قانون گفتند در حالی که قوانين اساسی کشور را به سادگی زير پا گذاشتند و به بازداشت غير قانونی مردم و سياسيون اقدام کردند و مردمی که بدون سر دادن هيچگونه شعار تند خواستار رسيدگی جدی و بيطرفانه به انتخابات و موارد خلاف قانون آن شده بودند ، به عنوان اغتشاشگر مورد حمله شبه نظاميان و نظاميان مسلح قرار گرفته و شماری ازآنان مورد جرح و قتل قرار گرفته و شمار ديگری بازداشت و زندانی شدندو در برخی از مراکز و بازداشت گاه های غير قانونی مانند کهريزک مورد اجحاف و تعدی و انواع ظلم و ستم قرارگرفتند ، که اين قضايای شنيع موجب وهن اسلام ،انقلاب و آبروريزی از نظام جمهوری اسلامی گشته است، تا جايی که بزرگان نظام حکم تعطيلی آن مرکز آزار و شکنجه را صادر کرده و قوه قضاييه به دستگيری و تعقيب عاملان آن فرمان داد، تا شايد بتوان آبروی ريخته را بازيافت.

اما در اين ميان با شگفتی و حيرت می بينيم که جنابعالی طبق نوشته روزنامه کيهان مورخ ۲۰/۷/۱۳۸۸ در ديدار با کارکنان راديو معارف فرموده ايد: «کسانی که نسبت تقلب در انتخابات و ادعای تعرض جنسی در کهريزک را داده اند در واقع عظمت انقلاب را شکسته اند و .... اگر افرادی که در جريانات اخير بوده اند توبه کنند می شود ائتلاف برقرار کرد» البته بديهی است که اين نوع موضع گيری توسط حضرتعالی با آن سوابق مبارزاتی و علمی که اشاره کرديم ، بايد شگفت انگيز ارزيابی شود، زيرا مطابق سنت ديرينه و هميشگی مراجع که ملجاء و پناهگاه ستم ديدگان و مظلومان بودند و مردم از شما و سايرعلماء و مراجع تقليد انتظار پيگيری حقوق از دست رفته شان را داشته و دارند، البته بخش قابل توجهی از مراجع عظام تقليد به اين مهم اقدام و در کنار بخش مهمی از ملت که معترض به روند انتخابات بودند قرار گرفتند ، ليکن هرچه جويا شديم از شما خبری نبود تا اينکه اخيرا ً سخنانی از شما و البته نه در محکوميت سرکوبگران بلکه مردم در اخبار ديده شد ، جا داشت حضرتعالی افرادی را جهت کشف حقيقت و موارد ادعايی مامور فرماييد تا بصورت عينی با معترضين و آسيب ديدگان تماس حاصل نموده و با تهيه مستندات لازم به جنابعالی گزارش بدهند تا بر پايه آن اظهار نظر فرماييد، نه اينکه با کنار گذاشتن احتياط عرفی و سياسی به اظهار نظر در راديو و روزنامه بپردازيد و از معترضان و مدعيان طلب توبه می فرماييد.

شما که از شاگردان حضرت امام (ره) و مرحوم آيت الله العظمی بروجردی، از پيشگامان انقلاب و از علما و مراجع عظام هستيد می دانيد که اين اظهاراتتان يک نوع قضاوت محسوب می شود، آيا در شرع مقدس محمدی (ص)، در فقه امام صادق (ع) و در فتوای شخص شما می توان صرفا ً با استماع يک طرف دعوی اينچنين قاطعانه حکم صادر کرد؟

اينجانب که يکطرف قضيه هستم و شما از مسئوليت های واگذار شده از طريق امام و مردم به اينجانب مطلع هستيد و می دانيد از معتمدين حضرت امام (ره) بودم و مدعی دوم کسی است که نخست وزير، معتمد امام(ره) بوده و در بحبوحه هشت سال دفاع مقدس مديريت اجرايی کشور با ايشان بود.نفر سوم فرمانده سپاه پاسداران دوران دفاع مقدس و با سوابقی مبارزاتی و مديريتی ممتاز بود. آيا بهتر و به موازين شريعت مقدس اسلام نزديکتر نبود که حضرتعالی اگر به عامه مردم دسترسی نداريد تا از آنان تحقيق بفرماييد ، به عنوان يک مرجع دست کم ما سه نفر را به حضور می طلبيديد و سخنان ما را می شنيديد، سپس اظهار نظر عمومی می فرموديد، تا عامه مردم نگويند که برخی از علمای بزرگ نسبت به سرنوشت مردم مسلمان بی تفاوت شده اند ؟ و بدون اطلاع اظهار نظرنکنيد تا باورهای آسيب ديده مردم که علماء اسلام را امين دين و ناموس و پناهگاه و امانتدار امانات خود می دانند بازسازی شود.

در پايان سلامتی و موفقيت حضرتعالی و تمام مراجع دينی را از خداوند بزرگ خواستارم.


والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.
مهدی کروبی
ادامه مطلب ...

صدور حکم ۵ سال زندان تعلیقی برای سعید حجاریان

0 نظرات
صدور حکم ۵ سال زندان تعلیقی برای سعید حجاریان

ادامه راه سبز(ارس): سایت رسمی حزب مشارکت خبر داد که سعید حجاریان،جانباز اصلاحات، به ۵ سال زندان تعلیقی محکوم شده است.

بنابراین گزارش سعید حجاریان فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی که در حوادث پس از انتخابات بازداشت شد و تحت فشارهای بسیار او را وادار به اعتراف اجباری کردند، به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شده است.سعید حجاریان از اواخر خرداد بازداشت و بیش از ۱۰۰ روز در بازداشت به سر برد.

سایت نوروز خبر داده که حکم ۵ سال حبس تعلیقی برای حجاریان هنوز از سوی مقامات قضایی به صورت رسمی اعلام نشده است.

ادامه مطلب ...

رییس جمهور اصلاحات: قهرمان راستین کسی است که مردم را قهرمان بداند

0 نظرات
رییس جمهور اصلاحات:
قهرمان راستین کسی است که مردم را قهرمان بداند


«باید استوار بود و به آینده ای روشن تر از امروز چشم دوخت»

ادامه راه سبز «ارس»: رئيس جمهور سابق كشورمان با انتشار نامه ای به پيام هاي تبريكي كه به مناسبت سالروز تولدش براي وي ارسال شده بود، پاسخ داد.

سیدمحمد خاتمی در این نامه تاکید کرده است که "باید استوار بود و به لطف خداوند امیدوار و به آینده ای روشن تر از امروز چشم دوخت و دل سپرد و از موانع و مشکلات نهراسید. منتهی آنچه مهم است بیداری و هوشیاری و امیدواری و پایداری خود مردم است که گره گشا است و قهرمان راستین کسی است که مردم را قهرمان بداند و همه تلاش او این باشد که قهرمان اصلی و حقیقی توان و شایستگی خود را باور کند و به میدان بیاید و در آن بماند. خداوند نیز بندگان باورمند و پایدار و آزاده خود را مورد عنایت ویژه خود قرار خواهد داد."

متن کامل نامه سيد محمد خاتمي به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی جویبار زلال و دل انگیزی است که از سرچشمه ازل سرازیر شده و تا دریای ابد ادامه خواهد یافت. منتهی رگ رگ است این آب شیرین و آب شور در خلایق می رود تا نفخ صور“


انسان آگاه و آزاد (مختار) شایسته آن است که زندگیش – که نعمت بزرگ پروردگار است – شیرین باشد ولی افسوس که غفلت یا بداندیشی خود آدمی و یا بدخواهی و ستیزگری بدخواهان و رهزنان بی پروای فضیلت، زندگی را بر بسیاری از مردمان تلخ می کند و آگاهان آزاد نیز از دردی که بیشتر مردمان گرفتار جهل و فقر و استبداد و حرمت شکنی قدرت پرستانِ انسان ستیز می برند رنج می کشند.

اما با یاد خدا، درد انسان و انسانیت را داشتن و برای ما که در این نقطه حساس از سرزمین خدا و این لحظه پر تپش تاریخ زندگی می کنیم برای ایران بزرگ و ایرانی سرفراز اندیشه و تلاش کردن راهی است که آیین و وجدان پیش پای ما گذاشته است. باید استوار بود و به لطف خداوند امیدوار و به آینده ای روشن تر از امروز چشم دوخت و دل سپرد و از موانع و مشکلات نهراسید. منتهی آنچه مهم است بیداری و هوشیاری و امیدواری و پایداری خود مردم است که گره گشا است و قهرمان راستین کسی است که مردم را قهرمان بداند و همه تلاش او این باشد که قهرمان اصلی و حقیقی توان و شایستگی خود را باور کند و به میدان بیاید و در آن بماند. خداوند نیز بندگان باورمند و پایدار و آزاده خود را مورد عنایت ویژه خود قرار خواهد داد.

یک سال گذر عمر یعنی یک سال نزدیک تر شدن به آنچه سرنوشت گریزناپذیر همه ما است، یعنی درگذشت از این رویه زندگی به لایه پرژرفای زندگی دیگر که جاودان است و امید که همه ما از این سال و سالها توشه ارزنده ای برگیریم.

از عزیزانی که در همه این مدت مرا نواخته اند و این بنده کوچک خداوند را با محبت و حسن نظر خود مورد لطف قرار داده اند و در واقع خوبیها و فضیلت های خود را به من نسبت داده اند از ژرفای دل سپاسگزارم و به ویژه کسانی که بزرگوارانه به بهانه سالروز تولدم اظهار محبت کرده اند (و نام بردن از همه آنها مثنوی هفتاد من کاغذ می شوند).

این محبت ها و بزرگواری ها بزرگ ترین سرمایه زندگی من است وخداوند یار و نگهدار همه شما باد!

ادامه مطلب ...

حمله سرتیپ پاسدار صفار هرندی به اصلاح طلبان

0 نظرات
حمله سرتیپ پاسدار صفار هرندی به موسوي خوئيني، محسن کدیور و اصلاح طلبان

ادامه راه سبز«ارس»: سرتیپ پاسدار محمد حسین صفار هرندی وزیر سابق ارشاد که پس از کنار گذاشتن از سوی احمدی نژاد به سپاه پاسداران بازگشته در حمله ای به اصلاح طلبان از آیت الله محمد موسوی خوئینی و دکتر محسن کدیور به عنوان چهره های مخالف ولایت فقیه نامبرد، و ادعا کرد که "اصلاح طلبان همواره به دنبال تبديل جمهوري اسلامي به يك جمهوري سكولار عرفي بوده اند و برخي از افراد اين جريان به صراحت اعلام مي كنند كه در زمان حيات امام هم اعتقادي به ولايت فقيه نداشته اند."

صفار هرندی که پس از اختلاف بر سر اسفندیار رحیم مشایی از سوی احمدی نژاد از وزارت ارشاد برکنار شد به مشاورت محمد علی(عزیز) جعفری در ستاد فرماندی سپاه پاسداران منصوب شد در نشست مجمع جوامع اسلامي دانشجويان از آیت الله موسوي خوئيني از نزدیکان آیت الله خمینی به عنوان کسی نامبرد که"دیدگاه ضد ولایی"دارد و دادستان منصوب آیت الله خمینی را به عنوان" يكي از مصاديق ضدامام جريان اصلاح طلب" معرفی کرد و با این ادعا که"ميرحسين موسوي نيز خود را در اين جمع مي ديد" نخست وزیر 8 سال از دوره رهبری آیت الله خمینی را نیز به مخالفت با بنیانگذار جمهوری اسلامی متهم کرد.

صفار هرندی با اشاره به اینکه"موسوي خوئيني ها پس از رحلت امام و در دوران ابتدايي رهبري حضرت آيت الله خامنه اي با رهبري ايشان مخالف بود و هميشه نسبت به موضوع رهبري ايشان واكنش منفي نشان مي داد كه بخشي از شيطنت هاي كنوني وي نيز متاثر از همان نگاه قديمي است"ادعا کرد"موسوي خوئيني ها در يكي از كلاس هاي درسش در يكي از واحدهاي دانشگاه آزاد عنوان مي كند كه ولايت مطلقه فقيه اساسا مسئله قابل قبولي نيست و نمي شود آن را پذيرفت.از وي سؤال مي شود كه شما كه جزو گروه محوري بوديد كه در زمان امام كساني را كه نسبت به مسئله ولايت فقيه تشكيك عملي كرده بودند به ضديت با اسلام متهم كرده و گفتيد كه ضدانقلاب و طرفدار اسلام آمريكايي هستيد پس چطور اين حرف را مي زنيد؟موسوي خوئيني ها گفته بود كه من زمان امام هم ولايت مطلقه را قبول نداشتم اما از آنجايي كه امام جاذبه فوق العاده اي داشت و ما نيز از شاگردان ايشان بوديم رويمان نمي شد كه جلوي امام مخالفت كنيم اما حالا كه اين شرايط نيست، من مي گويم كه از ابتدا هم اين مسئله را قبول نداشته ام."

وزير سابق ارشاد همچنین با حمله به دکتر محسن کدیور ادعا کرد که کدیور طی" سخنراني در كانادا پس از فتنه هاي اخير و در مراسمي كه براي كشته شدگان اين ماجرا گرفته شده بود گفته:اين اتفاقات نشان داد كه حكومت ديني بر پايه جمهوري ولايي اساسا موضوعيت ندارد و در دوره امام نيز اين حكومت به دليل رابطه امام با مردم و نقش و سيطره معنوي ايشان قابل تحمل بود، اما پس از امام تضاد بين دين و سياست برجسته شد."

صفار هرندی همچنین گفت"از صحبت هاي اين افراد مي توان فهميد كه اين عده از ابتدا نيز با نظام اسلامي و ولايت فقيه زاويه داشتند و اكنون مشكلاتشان در حال بروز كردن است يعني تجديد نظرطلبي اكنون اين ها مؤثر از زمينه هاي قبلي شان بود."

وی در بخش دیگری از اظهراتش به مجلس ششم که اکثریت آن را اصلاح طلبان تشکیل می دادند به عنوان مجلسی نام برد که در آن"مباحث دل آزار سیاسی" مطرح می شد و مجلس هتم را که پس از رد صلاحیت نزدیک به یکصد نماینده مجلس ششم از سوی شورای نگهبان تشکیل شد به عنوان"مجلس"پیگیر مسایل معیشتی مردم" نامبرد.

سرتیپ پاسدار محمد حسن صفار هرندی همچنین به رجبعلی مزروعی نماینده اصلاح طلب مجلس ششم و رییس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، و همچنین سایر اصلاح طلبان حمله کرد و در ادعایی بی سابقه مدعی شد که"مردم در سال 76 برای نه گفتن به هاشمی به ناطق نوری رای ندادند."

حمله صفار هرندی به آیت الله موسوی خوئینی و نسبت دادن مخالفت وی با آیت الله خمینی در حالی صورت می گیرد که موسوی خوئینی نماینده تام اختیار آیت الله خمینی در انتخابات ریاست جمهوری اول،نماینده آیت الله خمینی در حج،دادستان کل کشور و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی با حکم آیت الله خمینی،عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی،عضویت در دوره اول خبرگان رهبری را در کارنامه خود دارد و از نزدیکان بنیانگذار جمهوری اسلامی در سال های پیش و پس از انقلاب به شمار می رود.

جناح محافظه کار در سال های اصلاحات پس از انتشار نامه سعید امامی،از مجریان اصلی قتل های زنجیره ای،روزنامه سلام را که با مدیریت آیت الله موسوی خوئینی منتشر می شد توقیف کرده و او را در دادگاه وِژه روحانیت محاکمه کردند.

دور جدید حمله به آیت الله موسوی خوئینی پس از کودتای انتخاباتی از سوی محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه آغاز شد که صفار هرندی در حال حاضر مشاور اوست.عزیز جعفری اوایل شهریور ادعا کرد که آیت الله موسوی خوئینی"در بهمن 87 گفته است ما بايد بياييم و توان خود را بگذاريم و به هر قيمتي رهبري را از تخت پايين بکشيم، او بايد بفهمد اين مملکت اين طور نيست که ايشان هر طور که خواستند اين نظام را به هر سمتي بکشند." "

حمله فرمانده سپاه به موسوی خوئینی، با واکنش گسترده احزاب و شخصیت های اصلاح طلب مواجه شد، و مجمع روحانیون مبارز در بیانیه ای ادعای عزیز جعفری را "تهمت" دانست، آن تکذیب کرد.

مجمع روحانیون مبارز همچنین تاکید کرد که"به دنبال هجمه تبلیغاتی چند روز اخیر برخی محافل خاص علیه نهادهای اصیل انقلاب اسلامی از جمله مجمع روحانیون مبارز، کمیته سیاسی مجمع در جلسه شب گذشته (شنبه شب 14 شهریور) خود تصمیم گرفت از عزیز جعفری فرمانده کل سپاه به دلیل ایراد اتهام و اهانت به چند تن از شخصیت های مجمع، نشر اکاذیب و نقض آشکار وصیت نامه حضرت امام خمینی به دادسرای عمومی و انقلاب تهران شکایت کند."

=========
پیوندهای مرتبط با این مطلب:
»
تلاش کودتاچیان در ساختن پدرخوانده!
ادامه مطلب ...

ساعت ۱۴:۲۳ امروز تهران لرزید

0 نظرات
زمین ‌لرزه‌ای به قدرت ۴ ریشتر تهران را لرزاند، مرکز این زمین لرزه شهرری اعلام شد.

زلزله‌ای خفیف اکثر مناطق تهران را لرزاند و شهروندان در مناطق جنوبی، مرکزی و شمالی شهر به خوبی این زلزله را احساس کردند.

معاون پژوهشگاه زلزله شناسی در این رابطه گفت:«زلزله‌ای ۴ ریشتری شرق تهران و شمال پاكدشت را لرزاند و هنوز مطالعات بر روی این زمین لرزه ادامه دارد». مرکز ژئوفیزیك دانشگاه تهران مرکز آن را شهرری اعلام كرد.

معاون امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر استان تهران نیز گفت:« تاكنون هیچ گزارشی در خصوص تلفات جانی و مالی گزارش نشده است و درخواستی نیز برای امداد و نجات به ما گزارش نشده است.»

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در مورد جزئیات این زلزله گفت: «در ساعت ۱۴:۲۳:۵۶ امروز زلزله ای به بزرگی ۴ ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین ، حوالی شهرری واقع در استان تهران را لرزاند.»

حسین باقری افزود:«عرض شمالی این زلزله 35 و57درجه و طول شرقی آن51و50درجه بوده است.»

وی عمق زلزله را 12 کیلومتر بیان کرد و گفت:«از زلزله امروز تا این لحظه هیچ گزارشی از خسارت و تلفات احتمالی دریافت نشده است و همکاران ما در حال بررسی موضوع به ویژه در روستاها هستند.»

ادامه مطلب ...

این ‌فرزندان و آن پدران

0 نظرات
این ‌فرزندان و آن پدران


ادامه راه سبز«ارس» به نقل از حیات‌نو: موضوع پناهندگى فرزند مهدى کلهر، مشاور رسانه‌اى آقاى احمدى‌نژاد به یک کشور اروپایى از موضوعات خبرى روزهاى اخیر است. در این زمینه اشاره به یک نکته خالى از فایده نیست. براى ورود به بحث به چند ‌فرزند دیگر که در این ماه‌ها درباره آنها بسیار شنیدیم، اشاره مى‌کنم.

1- دستگیرشدگان: در ماه‌هاى گذشته و در پى حوادث پس از انتخابات 22 خرداد دستگیرى‌هایى رخ داد که بخشى از آن شامل کسانى مى‌شد که پدرانشان در زمره حامیان مهندس موسوى بودند افرادى مانند جلایى‌پور، شیرزاد، میردامادی، نعیمى‌پور و…

2- یادگاران شهدا: در ایام انتخابات تعداد زیادى از فرزندان شهداى سرشناس انقلاب و دفاع مقدس بودند که با انتشار اطلاعیه یا مصاحبه حمایت خود را از مهندس موسوى اعلام کردند، برخى از این جمع پس از انتخابات به صف معترضین پیوسته و صراحتا از وقایع روى داده انتقاد کردند که شاید فرزندان شهید همت و شهید باکرى از مشهورترین آنها بودند.
3- نگران از وضع موجود: تعدادى هم بودند که مراتب نگرانى و اعتراض خود را مطرح کردند که موضع فرزند صادق آهنگران و فرزند على یونسى را مى‌توان در این گروه جاى داد.

4- مخاطبان: برخى نیز بودند که مخاطب پدران قرار گرفتند آنجا که عبدالجبار کاکایی، شاعر و پژوهشگر برجسته ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در قالب قطعه‌اى ادبى به دغدغه‌ها و سوالات فرزندش پاسخ داد. این قطعه اگرچه به دلیل پاره‌اى محدودیت‌ها در مطبوعات به چاپ نرسید، اما بازتاب فراوانى‌داشت.

5- گروه منتقد: این گروه شامل کسانى مى‌شود که از عملکرد پدران خود در حوادث پس از انتخابات ناراضى‌اند و اقدام به اعتراض کرده‌اند. این گروه اگرچه کم تعداد نیستند اما به دلیل رعایت حریم خانواده کمتر به رسانه‌اى کردن مواضع خود پرداخته‌اند. فرزند آقاى کلهر را مى‌توان در این گروه جاى داد.

شاید گروه‌هاى دیگرى را نیز بتوان به این پنج گروه اضافه کرد. افرادى که پدران آنها همگى در مبارزات منتهى به پیروزى انقلاب فعال بوده‌اند و در سال‌هاى تثبیت نظام نیز به دفاع از آن پرداخته و در زمره نیروهاى وفادار به انقلاب و نظام به شمار مى‌آیند.

اکنون این جمع پرشمار رفته رفته پا به صحنه عمل اجتماعى گذاشته‌اند و قصد دارند از زیر سایه پدران خارج شده و با استقلال به ایفاى نقش بپردازند.

البته مفهوم این سخن پشت پا زدن به آرمان‌هایى که پدران براى تحقق آنها تلاش کرده‌اند نیست بلکه به نظر مى‌رسد این گروه با حفظ آرمان‌هاى گذشته و اعتقاد به آرمان‌هاى جدید و رعایت احترام پدران، قصد دارند راه نیمه تمام پدران را خود بپیمایند. این عده همچون پدران خود در سنین جوانى آرمان‌خواه، پرشور، شجاع و بى‌توجه به مادیات و ارزش‌هاى مادى به فرداى بهتر مى‌اندیشند.

اى کاش آقاى کلهر و همکاران و همفکران وى این نسل را درک کرده و به جاى برخوردهاى سلبى از افزایش شکاف بین نسلى ممانعت به عمل مى‌آوردند. شکافى که به نظر مى‌رسد اصلاح‌طلبان نسبت به مهار آن موفق بوده‌اند و توانسته‌اند ‌ از ظرفیت‌ نسل جوان به نحو مطلوب استفاده کنند.

آیا دوستان اصولگرا و حامى دولت نیز به چنین توفیقى دست یافته‌اند؟

به عنوان نمونه ماجرایى را نقل مى‌کنم: در پى دستگیرى یکى از چهره‌هاى اصلاح‌طلب و تداوم بازداشت او بحث‌ها و گفت‌وگوهایى در سطح فامیل و اطرافیان شکل مى‌گیرد که بعضا با مشاجره پایان مى‌یابد. علت هم روشن است یک طرف مدافع فرد دستگیر شده بوده‌اند و گروهى مخالف، اما ماجرا به همین جا ختم نمى‌شود یکى از اقوام که تاجرى سرشناس و از حامیان دولت و مخالف اصلاح‌طلبان است به یکباره مطلع مى‌شود فرزندش در دفتر متعلق به او از معامله با کسانى که مخالف جنبش سبز هستند پرهیز کرده و به صراحت اعلام مى‌کند که از هر عملى که به تقویت آنان بینجامد اجتناب مى‌کند. پدر که توقع چنین رفتارى از فرزندش را نداشته واکنش تندى نشان مى‌دهد اما فرزند با حفظ احترام پدر تاکید مى‌کند که به هیچ وجه از اعتقاد خود و رفتارى که در پیش گرفته سرپیچى نمى‌کند. پدر او را تهدید مى‌کند که کار و سرمایه و‌دفتر را از او پس مى‌گیرد اما پسر بر همان موضع سابق باقى مى‌ماند این اختلاف با وجود گذشت چند هفته همچنان ادامه دارد.

این ماجرا که نمونه‌اى از هزاران مورد دیگر است نشان مى‌دهد‌ شکاف مورد بحث محدود به خانواده مسئولان دولتى نیست و لایه‌هاى دیگرى را نیز در برگرفته و اگر براى آن چاره‌اندیشى نشود شاید تبعات و دنباله‌هاى دیگرى هم داشته باشد.

ادامه مطلب ...

چند جمله درباره شاهپور کاظمی ( برادر زهرا رهنورد)

0 نظرات
چند جمله درباره شاهپور کاظمی ( برادر زهرا رهنورد)
ژیلا بنی یعقوب

هر بار که با بهمن ملاقات می کنم بخشی از وقتش را به صحبت در باره هم سلولی هایش اختصاص می دهد .چند هفته ای با شاهپور کاظمی برادر دکتر زهرا رهنورد هم سلول بوده است .بهمن خیلی تحت تاثیر شخصیت علمی و عمیقش قرار گرفته بود و می گفت خیلی از او آموخته است.زمانی که با او هم سلول بود با روحیه تر از الان به نظر می رسید و از اینکه پس از مدتی سلول آنها را جدا کرده اند اظهار ناراحتی می کرد.

به بهمن که از همه خبرها بی اطلاع بود ،گفتم برخی از رسانه های اصولگرا یکی از اتهامات مهندس کاظمی را آتش زدن هفت موتورسیکلت عنوان کرده اند ،که پوزخندی زد و گفت :"هرکس این مرد شریف ،با وقار و عمیق را فقط چند دقیقه ببیند ،به این اراجیف خواهد خندید."

می دانم که شاهپور کاظمی دوماه در سلول انفرادی بوده و برای اعتراف های غیرواقعی علیه میرحسین موسوی تحت فشار قرار داشته است ،اما به خوبی و تا به امروز این فشارها را تحمل کرده است.

کاظمی به چند زبان خارجی تسلط دارد و در چند هفته ای که با بهمن بوده ، باحوصله و روحیه خوب وقت زیادی را برای آموزش زبان به او اختصاص داده است.علاوه بر این به گفته بهمن او انسان بسیار مطلع و با دانشی در زمینه های مختلف بویژه در فن آوری های مخابراتی است .یک کارآفرین موفق که صاحب کارخانه ای است که بیش از 300 متخصص وکارمند و کارگر تحت نظر وی مشغول فعالیت وارائه خدمت هستند و در چند دهه گذشته هزاران تکنسین و متخصص حوزه های مخابراتی و الکترونیکی تحت نظرش آموزش دیده اند.

در خبرها خوانده بودم که شاهپور کاظمی دارای گرین کارت امریکاست و به همین دلیل متهم به ارتباط با بیگانگان شده است .واقعا چه دلیل محکمی ! به بهمن گفتم می دانی که دارای گرین کارت آمریکاست ،شاید با ابن همه فشاری که تحمل کرده است ،بعد از خروج از زندان از ایران برود و چقدر حیف است که چنین شخصیت علمی که این همه در صنعت مخابرات ایران موثر و مبتکر بوده ،بگذارد و برود .چیزی در این باره به تو نگفت؟

اتفاقا بهمن همین موضوع را قبلا به مهندس کاظمی گفته و پاسخ شنیده بود :با وجود اینکه این زندان را ناحق می دانم اما پس از آزادی همچنان در کشورم می مانم ،چون می خواهم همچنان به کشورم خدمت کنم که بهمن گفته بود :شاید دوباره شما را اذیت کنند ، بویژه اینکه نسبت نزدیکی با مهندس موسوی دارید که گفته بود :مهم نیست .من و همکارانم زیر گلوله باران در زمان جنگ عراق با ایران خدمات مخابراتی و الکترونیکی به صنایع جنگی ارائه می دادیم،باز هم سختی ها را تحمل خواهم کرد.

برداشت بهمن نیز این است که مهندس کاظمی فقط به خاطر نسبتش با خانم رهنورد و آقای موسوی بازداشت شده است تا از این طریق به آنها فشار وارد کنند.چرا که اوهیچ فعالیت انتخاباتی و سیاسی نداشته است.

گفتم: بهمن !چقدر باید حس تلخی باشد که فقط به خاطر نسبت خانوادگی که با دیگران داری ، رنج زندان و انفرادی و سایر فشارها را تحمل کنی .

بهمن گفت :اما به قول خودش توانسته در برابر فشارها خود را مدیریت کند و از پس سختی ها بر بیاید و مقاوم بماند .

در اخر هم با هیجان زیاد گفت: "به نظرمن مهندس کاظمی یک نابغه است .اگر تو هم چند بار با او نشست و برخاست داشته باشی همین تعبیر را در باره اش به کار خواهی برد."

گفتم :شنیده ام در سن بیست و یکسالگی استاد دانشگاه شده است.

و نکته دیگری را هم درآخر در باره اش اضافه کرد : آقای کاظمی برای سرگرم کردن خودش بر تکه های کوچک کاغذی که در سلول داشت ،مسائل ریاضی می نوشت و حل می کرد.

این چند نکته را بیشتر به این دلیل در باره مهندس شاهپور کاظمی نوشتم که می بینم تاکنون نسبت به بسیاری دیگر از زندانی های انتخابات کمتر در باره اش اطلاع رسانی شده است.می دانم که خانم رهنورد و آقای موسوی هم کمتر در باره اش حرف می زنند ،چرا که معتقدند وقتی این همه زندانی بدون هیچ جرمی در زندان هستند ،خون او که رنگین تر از بقیه نیست.می دانم که خانم رهنورد از خاص شدن برادرش در این مدت به شدت پرهیز کرده است و جز یکبار آن هم در برابر اتهامات عجیب و غریبی که به او وارد کرده اند ،سکوت را در این باره نشکسته است.

ادامه مطلب ...

محمد رضا مقیسه، رییس کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان حوادث اخیر بازداشت شد

0 نظرات
محمد رضا مقیسه، رییس کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان حوادث اخیر بازداشت شد

به گزارش موج سبز آزادی، حاج محمد‌رضا مقيسه رییس کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان حوادث اخیر ساعت 10 صبح روز 4 شنبه در منزلش دستگير شده است.

در حالی که مرتضی الویری، دیگر عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان حوادث اخیر هنوز در بازداشت به سر می‌برد، دستگیری محمدرضا مقیسه از اراده حامیان کودتا بر ایجاد اختناق بیشتر و تلاش برای سرکوب هرنوع هواداری از حقوق مردم خبر می‌دهد.

محمدرضا مقیسه که از سابقه طولانی نبرد در جبهه‌ها برخوردار است سال‌ها است که یاریگر خانواده‌های شهدا و جانبازان جنگ تحمیلی است.
ادامه مطلب ...

خلاصه اخبار شنیداری جمعه ۲۴مهر - ۸ دقیقه

0 نظرات
اخبار شنیداری روزانه


- رسانه ملی تان، میلی شده؟
- وقت ندارین خبر بخونین؟
- می‌خواین بدونین چه خبره؟
- می‌خواین اطلاع‌رسانی کنین؟

«خلاصه اخبار شنیداری آنلاین: جمعه ۲۴مهر - ۸ دقیقه»

دانلود:‌ کیفیت بالا‍~۶مگ ،‌ متوسط~۳مگ ، پایین~۲مگ
ادامه مطلب ...

"اگر حضور مردم نبود، معلوم نبود بازداشت‌شدگان امروز زنده باشند"

0 نظرات
گزارش کامل نشست گروهی از فعالان سیاسی و مدنی در منزل احمد زیدآبادی
"اگر حضور مردم نبود، معلوم نبود بازداشت‌شدگان امروز زنده باشند"


ادامه راه سبز
: «مهدیه محمدی»، همسر احمد زیدآبادی چهارشنبه بیست و دوم مهرماه 1388 میزبان آنانی شد که در آغاز پنجمین ماه بازداشت همسرش به دعوت « کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه» به منزل محقرشان که گنجایش مهمانان حاضر در نشست را نداشت، آمده بودند. حاضرانی که نگرانی های مهدیه محمدی گرگانی، آنان را نیز نگران کرده بود؛ «احمد زیدآبادی از زمان دستگیری تا هفدهمین روز بازداشت اش در اعتراض به بازداشت خود و رفتارهای خارج از قانون، در اعتصاب غذا به سر می برده است. او در روزهایی که در یک سلول یک در یک و نیم متر تنها بوده به دلیل وجود فشارها، قصد خودکشی داشته است.»

اما آن گاه که قرار شد همسر احمد زیدآبادی بر اساس خواسته حاضران در نشست، از همسرش سخن بگوید، محکم و با اراده از مردمی گفت که در این مدت آنها را تنها نگذاشته اند: « ما مدیون مردم هستیم؛ اگر حضور مردم نبود، معلوم نبود که بازداشت شدگان، امروز زنده باشند.» چرا که به اعتقاد او این پای بندی به قانون نبود که مانع از انجام این کار شد بلکه ترس از مردم بود که مانع از انجام این کار شد.


مهدیه محمدی گرگانی که در سال ۱۳۷۹ نیز دوری از همراهش را برای 13 ماه به جرم تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و اقدام افسارگسیخته علیه نظام تحمل کرده است، اینبار استنباط خود را از رفت و آمدهایش به دادگاه و زندان اوین در این دوره از بازداشت احمد زیدآبادی چنین شرح می دهد: «متوجه شدم شرایط خیلی فرق کرده است؛ گویا قانونی وجود ندارد و عملا زور است که وجود دارد. زندان به یک مقر تبدیل شده است، قانون های خاص خودش بر آن حاکم است.»

او برای این ادعا، شاهدی ارائه کرد: « برای ملاقات نامه می دهند اما در زندان این نامه را قبول نمی کنند و فقط بازجو را صاحب صلاحیت برای این کار می دانند؛ اعتراض ما را هم چنین پاسخ می دهند، همین که هست.» همسر زیدآبادی با اشاره به نگاه منفی افکار عمومی به عملکرد سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران پس از 15 سال حضور در مسندهای مختلف قضایی، عملکرد جعفری دولت آبادی، دادستان جدید تهران را در ابتدای مسئولیت اش به گونه ای دانست که دل خانواده ها را شکسته است.

با این وجود لحن صدای مهدیه محمدی گرگانی در جمله های پایانی اش رساتر و محکم تر می شود: «قرار بازداشت احمد زیدآبادی تمام شده است، در این صورت باید پس از گذشت چهار ماه، قرار بازداشت او را تمدید کنند ولی وقتی قراری به وثیقه تبدیل شده است نمی توانند او را نگه دارند، با پایان این روز هرچه احمد زیدآبادی در زندان بماند، غیرقانونی است.»

احمد زیدآبادی متولد ۱۳۴۴ روزنامه‌نگار و دبیر کل سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی ( ادوار تحکیم وحدت) دکترای روابط بین‌الملل خود را از دانشگاه تهران با ارائه رساله «دین و دولت در اسرائیل» دریافت کرده است. او که از سال 1368 با ورود به روزنامه اطلاعات وارد عرصه روزنامه‌نگاری شده است، یکی از کارشناسان مسایل « فلسطین- اسراییل» نیز به شمار می رود. امری که عبدالله نوری، چهره ای که روزگاری نماینده رهبر فقید انقلاب در سپاه پاسداران بود نیز بر آن صحه می گذارد: « زیدآبادی انسانی که می تواند برای نظام مفید باشد؛ اگر چه ممکن است من و یا شما با تحلیل هایش از مسایل منطقه موافق نباشیم اما او از جزیی ترین مسایل و تحولات فلسطین و اسراییل از آغاز تا امروز آگاه است.»

از همین رو او این سؤال را طرح کرد: « آیا این مسیری که در طول چهار ماه گذشته طی شده به نفع کشور، نظام، انقلاب و ایران است یا به ضرر کشور تمام شده است؟» اما آغاز نشست « کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه» که با حضور فعالان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی همراه شده بود، با سخنان عبدالله نوری بود که او نیز طعم زندان را به دلیل انتشار مطالبی در روزنامه «خرداد» که مدیر مسئول اش بود، چشیده است.

عبدالله نوری، اولین وزیر کشور دولت سید محمد خاتمی در این نشست در تحلیلی کوتاه، وضعیت کنونی جامعه ایران را اینگونه شرح داد: «اینبار برخلاف گذشته تقریبا با کسانی برخود شده است که همگی در پی حضور در انتخاباتی که حکومت مدعی بوده که می خواهیم همه شرکت کنند، آمدند و شرکت فعال کردند. حتی کسانی که تا قبل از این زمان تحریمی بودند، آمدند و در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری حضور پیدا کردند؛ اما زمانی که انتخابات پایان یافت، جمعی از بهترین نیروهای کشور، نیروهایی که در رده ها، جایگاه ها و حوزه های مختلف تاثیرگذار بوده و صاحب تحلیل برای کشور و انقلاب بوده اند، با این اتفاق ها مواجه شدند که نیاز به گفتن ندارد.»

نوری که خود سابقه مدیریت در نظام جمهوری اسلامی داشته است، پس از آنکه با صدایی اندوهناک می گفت، « کسی به این شکل فکر نمی کرد» سخن خود را چنین ادامه داد: « نباید اگر فردی تحلیل و یا برداشتی متفاوت از حاکمیت داشته باشد، با او اینگونه برخورد شود. برخوردی که نمی فهمیم یعنی چه و چرا دنبال می کنند؟ عده ای از عزیزان مفید به نفع نظام و کشور را گرفته اند و دنبال این هستند تا بیایند و یکسری حرف هایی را که حکومت فکر می کند که می تواند بر مردم تاثیرگذار باشد، بیان کنند.»

بر این اساس نوری با تفکیک مردم به دو دسته، گفت: « دسته ای که مثل حکومت فکر می کنند؛ این افراد نیازی ندارند تا افرادی مانند حجاریان برای آنها صحبت کنند؛ آنها هرچه حکومت بگوید، می پذیرند. اما دسته دوم، کسانی هستند که حرف های حکومت را نمی پذیرند؛ بنابراین اینگونه رفتارها چیزی را تغییر نمی دهد. این که حکومت از حضور نیروهایی که تا روز قبل از برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، استقبال می کرده اما در فردای انتخابات با آنها برخورد شود که این افراد با خارج از کشور ارتباط داشته اند، مردم اینگونه اظهارات را نمی پسندند.»

عضو مجلس خبرگان بازنگری در قانون اساسی با اشاره به اینکه حکومت اسلامی یعنی حکومتی که باید برخاسته از اسلام باشد، به آیات قرآن و روایاتی اشاره کرد که در همه این گفتارها بر پرهیز از ظن و گمان بد و دوری از تجسس تأکید شده است. او سپس پرسید که اگر این کارها، مصداق ظن و گمان بد و تجسس نیست، حکومت بیاید و مصداق ها را بیان کند. نوری در ادامه سخنان خود، پس از اینکه تحلیلی کوتاه از شرایط حاکم بر ایران و چگونگی برخورد با نیروهای اصیل انقلاب ارائه کرد، گفت: « در حد خودم شرمنده ام.»

او گفت: « نظامی که هرروز یک عده را کنار بگذارد، باید بداند که خودش آسیب می بیند. همه نظام ها در دنیا تمام سعی شان بر این است تا بر جاذبه خودشان بیافزایند. اگر نظامی تلاش اش این باشد که بر دافعه خود و یا بر دشمنان خیالی اش بیافزاید، خود این نظام است که آسیب می بیند. لطمه و آسیبی که به کشور هم وارد می شود.» بر این اساس او از خداوند خواست تا به مسئولان درایت عنایت کند تا بفهمند، مسیری را که در حال رفتن هستند، مسیری نیست که کشور از آن سربلند بیرون بیاید و یا رفتاری که می کنند باعث عزت کشور در دنیا یا عزت حکومت در بین مردم شود. نگاه عبدالله نوری به حکومت دینی، سخنان ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران را به همراه داشت تا از رابطه قدرت و دین بگوید.

تبیین حکومت هایی که متوسل به « خشونت برهنه» می شوند، آنهم زمانی که احساس ناامنی می کنند، آغاز سخنان ابراهیم یزدی در خانه این روزنامه نگار بازداشت شده بود تا با بیان این جمله که خشونت، نشانه قدرت نیست بلکه علامت ضعف است، به حاضران امید دهد. سخنانی که با اشاره به حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری همراه شد: « متاثر هستم ولی ناامید نیستم.»

بنابراین یزدی با این نگاه که نیروهای حاضر در نشست روز چهارشنبه، هوادار دموکراسی و مردم سالاری هستند، از اینکه مردم سالاری صادر کردنی و وارد کردنی نیست، بلکه برای رسیدن به آن باید یک فرآیند یادگیری را طی کرد، سخن گفت: « یاد گرفتن دموکراسی سه عنصر دارد، اول بپذیریم که جامعه بشری، یک جامعه متکثر است؛ دومین عنصر این است که همدیگر را تحمل کنیم؛ سوم به رغم تنوع دیدگاه ها برای پیشبرد جامعه باید با هم با حفظ مواضع، همکاری کنیم.»

او که خوش بینی خود را از آینده دموکراسی با وجود تمام سختی ها و تلخی ها که توسط مخالفان دموکراسی انجام می شود، پنهان نمی کرد، از اینکه اصول گراهای افراطی هم باید یاد بگیرند و بفهمند که غیر از این راهی ندارد، سخن گفت. بنابراین یزدی از این افراد به عنوان آخرین گروهی یاد کرد که بالاخره یاد خواهند گرفت که انجام این کارها فایده ای برای آنها ندارد. چرا که « اگر اعتراف ها و زندان های طولانی در کشورهای مختلف اثر داشته است، در ایران نیز می تواند مؤثر باشد.» خوش بینی به آینده جنبش مردم ایران با تأیید « محمد علی عمویی» که 35 سال سابقه زندان را در کارنامه سیاسی خود ثبت کرده است، همراه شد.

شاید دلیل خوش بینی این فعال سیاسی به این جمله اش بر می گردد: « دردآور است وقتی صحنه های برخورد با زنان، جوانان و پیران را مشاهده می کنیم ولی آن شادی، نشاط و امیدی که در بین انبوه جوانان در خیابان ها دیده می شود، آنهم در شرایطی که هرنوع تجمعی با برخورد خشن مواجه می شود، نوید بخش است. ما در گذشته کمتر شاهد آگاهی و حضور آگاهانه نسل جوان بوده ایم اما در راهپیمایی 25 خرداد شاهد این مسأله بودیم. بنابراین تصور می کنم، سرنوشت مملکت را همین نسل جوان رقم خواهد زد و به آنچه سال های سال، آرزوی دستیابی اش را داشتیم، خواهیم رسید.» به این ترتیب او از روند کنونی به عنوان آغاز یک پایان نام برد.

موضوع دیگری که عمویی به آن اشاره کرد، طرح شعار « شکنجه دیگر اثر ندارد» از طرف معترضان به نتیجه انتخابات بود؛ عمویی بیان این شعار را شوخی و لفظ ندانست چرا که به اعتقاد او نتیجه طرح چنین شعارهایی مشخص است. عمویی برای تبیین بهتر سخن اش چنین گفت: « زنان ما در حالی امتیاز گرفتند که تغییری در نظر آقایان حاصل نشده بود. بنابراین خوش بینی ما نسبت به آینده صرفاً خوش خیالی نیست، ما دستاوردها داشتیم.»

اگر آغاز سخن ابراهیم یزدی با تبیین پدیده خشونت همراه بود پایان سخنان محمد علی عمویی نیز به این موضوع اختصاص یافت: « کسانی که در راه باطل حرکت می کنند همواره از حقیقت می ترسند و ترس سبب خشونت های بی امان می شود.» او از اینکه با افرادی چون احمد زیدآبادی و محمد ملکی که فقط در صدد طرح حقیقت هستند، اینگونه برخورد می شود، اظهار تأسف کرد. به این ترتیب نوبت به خسرو سیف رسید تا او نیز از تجارب خود در عرصه سیاست و در قالب حزب ملت ایران سخن بگوید.

خسرو سیف نیز سخنان اش را ابتدا با تبیین موضوعی کلی آغاز کرد: « حکومت استبدادی جز صدای خویش، صدای دیگری را نمی شنود.» او سپس در بخش دیگری از سخنان اش به موضوع ایران پرداخت: « در شرایطی هستیم که نگران آینده ایران از لحاظ استقال اش هستیم. وقتی آزادی نباشد، استقلال آن هم در خطر خواهد بود.» سیف در پایان با اشاره به برخوردهای خشنی که با اعتراض های مردمی شده است، از بسته شدن نطفه ای سخن گفت که از بین رفتنی نیست. با پایان سخنان خسرو سیف نوبت به سوسن شریعتی، دانش آموخته تاریخ رسید.

اما سخنان سوسن شریعتی در ظاهر رنگ و بویی متفاوت از دیگر سخنرانان داشت؛ او در ستایش ناامیدی سخن گفت. او با اشاره به این نکته که گویا در جامعه ما، ناامیدی جرم است، از اینکه امیدهای تاریخی مکرراً زخم می خورند، از باز تعرف دوباره نوامیدی و امید سخن گفت: « دوستان صحبت از امید کردند و در عین حال از مسئولان نیز می شنویم که وای به حال نا امیدان؛ اما گمان می کنم که می توان جور دیگری از مفهوم امید صحبت کرد. امروزه به پرسش گرفته شدن پیش فرض هایی چون داشتن رویکرد هایی اتوپیک، وجود قهرمان و داشتن گفتمان ایدئولوژیک برای هرگونه حرکت، ما را در برابر ضرورت تعریف جدیدی از امید و نوامیدی قرار داده است.»

سوسن شریعتی سپس با طرح این پرسش که « آیا برای حرکت، باید امید داشت یا می توان از سر ناامیدی نیز تکان خورد؟» چنین پاسخ گفت: « وقتی قهرمان نباشد، اتوپیا نباشد، حقیقت مطلقه محل نزاع باشد و ... معنایش این است که ما قرار است اینبار با دستان خالی، بی توهم، با توقعاتی محدود، بی باور به افسون و افسانه حرکت کنیم. این همه یکی از تعاریف ناامیدی است:« نامید شو و به خود تکیه کن».

امید تاریخی یا امید اتوپیک دو شکل درک از امید بوده است و امروزه هر دو به پرسش گرفته شده است. مطالعه تاریخ و تکرار تراژدی های تاریخی این باور را که پایان شب سیه همیشه سپید است را الزاماً اثبات نمی کند، امیدهای تحقق یافته اتوپیک هم نه بیشتر. پس آیا معنای این حرف این است که باید خانه نشین شد، تلخ شد و بدبین به هرنوع امکان تغییر؛ ظاهراً خیر، می توان تکان خورد و تکان داد نه برای فردای دلفریب و دلربا بلکه برای خروج از ملال همین امروز. فردا معلوم نیست که بهتر از امروز باشد؛ با این وجود می توان با ملال امروز درافتاد. برای اینکه از قربانیان فردا نباشیم بهتر است از همین امروز خود را بازیچه امید نکنیم و با کمال ناامیدی به امر تغییر بیاندیشیم.»

اگر سوسن شریعتی از زاویه ای متفاوت از دیگر سخنرانان نشست روز چهارشنبه به مسایل روز پرداخت، محمد شریف، حقوقدان و وکیل دادگستری نیز با دیدی حقوقی سخن گفت. او ابتدا مشاهداتش را از تفاوت های پرونده های بازداشت شدگان اخیر با روند پیشین این قبیل پرونده های سیاسی بیان کرد: « در هیچ یک از پرونده های مرتبط با حوادث انتخابات اخیر، نتوانسته ام یک وکالتنامه ثبت کنم.»

این وکیل دادگستری در ادامه برای تبیین بهتر موضوع به پرونده احمد زیدآبادی اشاره کرد: « از طرف احمد زیدآبادی و عبدالله مؤمنی گفته می شود که وکیل نمی خواهند. از طرف آقای مؤمنی مدرکی ارائه می شود اما از طرف آقای زیدآبادی به ادعای محض بسنده می شود که بعداً مشخص می شود این ادعا صحیح نبوده است. اما وکالتنامه ای که به امضای ایشان رسیده باشد، هنوز به دست ما وکلا نرسیده است.»

او از تمایل و تلاش برخی برای تحقق این هدف که چنین بازداشت شدگانی مجبور شوند وکیل تسخیری را بپذیرند، سخن گفت؛ اما درادامه این نکته را هم متذکر شد: « ما هم تلاش می کنیم این امر تحقق پیدا نکند. هرچند جایگاه وکیل در این پرونده ها جای تعریف شده ای دارد اما تلاش می کنیم حداقل تاثیر را از حیث فراهم کردن تسهیلات داشته باشیم.»

شریف در ادامه به پرونده دیگری نیز اشاره کرد: « کارهای وکالت نامه مسعود باستای قبل از بازداشت انجام شده بود ولیکن موکل من رفت دادگاه قبل از اینکه اصلاً متوجه شوم که پرونده وی از کدام شعبه دادسرا به دادگاه ارجاع شده است.»
وکیل دادگستری با اشاره به مشکل هایی که بر سر راه وکلا در اینگونه پرونده ها است، گفت: « در پرونده هایی که پس از انتخابات و در رابطه با همین موضوع تشکیل شده، حداقل ها هم نصیب ما نشده است یعنی حتی در یک مورد هم نتوانسته ایم یک وکالتنامه که امضا نشده است را به امضای موکل برسانیم تا رسماً بشویم وکیل.»

بحث تبدیل قرار بازداشت به وثیقه برای بازداشت شدگان و انتشار این خبر که دستور آمده تا هیچ آزادی صورت نگیرد، محور بعدی سخنان این وکیل دادگستری را تشکیل داد: « هنگامی که قاضی بگوید تبدیل قرار، هیچ مقامی امکان مخالفت ندارد.» البته این سخن با ابراز یک نگرانی دیگر همراه شد که در پی انتشار یک خبر از سوی خانواده بود: « تا چه زمانی وکلا و خانواده های بازداشت شدگان با این نگرانی شب را به روز برسانند تا متنی را که زیدآبادی نوشته و آنها قبول نکرده اند، به کجا برای تحمیل متن دلخواه برسد و یا بیماری دکتر محمد ملکی چه عواقبی را به دنبال خواهد داشت.»

علی سیاسی راد، عضو سازمان ادوار تحکیم نیز به عنوان آخرین سخنران نشست « کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه» که با حضور نمایندگان احزاب و نهادهای مدنی مختلف برگزار شده بود، به موضوع ایدئولوژی و اتوپیا پرداخت. مسئله امید و ناامیدی برای او از منظری دیگر مطرح بود. سیاسی راد با اشاره به دیدگاه های مختلفی که در مورد سلامت انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری مطرح است، خشونت های صورت گرفته در پی برگزاری این انتخابات و راهپیمایی 3 میلیون نفره مردم تهران که آنان توانستند خشونت را دربین خودشان مهار کنند، گفت: « ناامیدی از اتوپیا برای نسلی که به اتوپیا اعتقاد دارد شاید مبنای حرکت باشد ولی برای نسلی که به اتوپیا اعتقاد ندارد، شاید اعتماد به انسان و ظرفیت های عینی و انضمامی او مبنای تلاش جدیدی باشد که یکی از ثمرات آن خروج از چرخه خشونت، هرج و مرج و استبداد باشد. این نقطه امید محصول تلاش های کوچکی است که امروز به یک شبکه بزرگ اجتماعی تبدیل شده است.»

ابراز امیدواری سیاسی راد از برداشتن گام های بعدی به صورت اصولی تر و محکم تر با صحبت های یکی از اعضای خانواده پیمان عارف که اینک در زندان به سر می برد، همراه شد. او که در کنار برخی از خانواده های بازداشت شدگان حوادث اخیر در این نشست حاضر شده بود، از روحیه خوب و امیدواری پیمان عارف سخن گفت.

ادوارنیوز

ادامه مطلب ...

نقشه های ما ساده است يك فسيل موميائی هم ميتواند بفهمد !

2 نظرات
نقشه های ما ساده است يك فسيل موميائی هم ميتواند بفهمد !

ميفرمايند به حضرت عباس ايندفعه اگر بگيريم چقدر از بطری باقی میمونه؟!

بدينوسيله ضمن خوشحالی از قرائت خطبه هاي نماز جهنمه اين هفته توسط رئيس شوراي فسيل بان تفاسير مربوطه در زير می آيد :

* عده‌اي كه مهره‌هاي دست استكبارهستند، برای 13 آبان نقشه‌هايي دارند كه البته مرتبا خنثي مي‌شود : البته بعضی وقتها هم نقشه ها نامرتب خنثی میشود . ضمناً دفعه بعد اسم این استکبار را هم بگو که ما بدانیم دقیقاً مهره دست کی هستیم .

* اين اقدامات از مركز ناشناخته‌اي هدايت مي‌شود : بعضیها میگویند از مریخ بعضیها هم میگویند از مثلث برمودا هدایت میشود . تحقیقات روی مرکز ناشناخته همچنان ادامه دارد .

* آن‌ها كه روي صحنه هستند مهره‌ و اسباب‌بازي هستند : پس 13 آبان بیا با اسباب ها بازی کن . راستی تو کجای صحنه ای ؟

* اگر دستگاه قضايي و امنيتي سست با آن‌ها برخورد كند به امت، ملت، اسلام و شهدا خيانت كرده است : اینها که گفتی بهشان خیانت میشود جمعاً میشوند بیست نفر . شما خودشو ناراحت نکن دستگاه قضائی یک دستگاههائی دارد به هیچکس خیانت نمیشود .

* اين فتنه‌گران بايد توبه و گذشته خود را جبران كنند : بنابراین اگر دیدید 13 آبان ابطحی با چماق گرفت زدتان بدانید توبه کرده دارد گذشته اش را جبران میکند .

* سه اصل عدالت، بازدارندگي و رافت بايد اجرا شود : کجا باید اجرا شود ؟ اصل دوم را داروخانه ها بصورت قرص هم میفروشند شما زحمت اجرای بقیه اصلها را بکشید .

* كساني كه مايه ناراحتي علاقه‌مندان به جمهوري اسلامي شدند : خدا الهی مرگشون بده ! اینجا که چیزی ندیدیم ولی رفته بودیم تانزانیا علاقه مندان به جمهوری اسلامی خیلی ناراحت بودند .

* كسي به قاتل خود گل تقديم نمي‌كند : چرا ما میکنیم . ضمناً اگر کسی به قاتل خود گل تقدیم بکند که میگوئی دارد براندازی میکند . راستی چطوری آدم بعد از مرگ به قاتلش چیزی تقدیم میکند ؟

* آيت‌الله لاريجاني كمر بسته قرار شده عدالت را اجرا كند : همین که کمر بسته خیلی مهم است . سابقاً از کمر می بستند یا با کمربند می بستند . جدی چرا همه چیز قوه قضائیه مربوط به کمر است ؟

* بايد گفت يكي از مصاديق بارز عدالت اينجاست : ببخشید کجاست ؟ کهریزک ؟ موقعیکه داشتی میگفتی "اینجا" دستت پشت بود ندیدیم کجا .

* اين مساله ريشه دار است و بايد با ريشه‌ها برخورد شود : نخیر ! این مسئله ریش دار است و باید با ریشوها برخورد شود . اشتباه چاپی بود .

* اين با تمام انتخابات گذشته فرق داشت : به جان خودم ما هم همینرا میگوئیم . هر دفعه نهایتاً چهار میلیون تا رأی بالا پائین میشد ایندفعه فرق داشت چهل میلیون تا از بالا بردند پائین .

* عده‌اي مي خواهند نظام را براندازند و عده‌اي مي‌خواهند مانع شوند : خیلی سخته ها ! عده ای از یک مرکز ناشناخته در مریخ براندازی کنند بعد عده ای از یک مرکز شناخته شده در زمین مانع بشوند . جنگ ستارگان تماشا کردی دیشب ؟

* يعني همان مساله‌اي كه انبيا و اولياء ما با آن روبرو بودند : با چی روبرو بودند جنگ ستارگان ؟ پرسیدیم گفتند آنموقعها بطری نبود انبیاء و اولیاء وقتی روبرو میشدند پشت و رو نمیکردند کسی را .

* برادر عزيز ما سيدحسن نصرالله مي‌گويد آن زمان كه اين اتفاق افتاد از همه جاي دنيا به من زنگ مي‌زدند مي‌پرسيدند كه در ايران چه شده است ؟ : از مموتي یاد گرفته این حرفها را . زمانی هم که در لبنان اتفاقی می افتد از همه جای دنیا که وجود دارد ولی اسم ندارد به ما زنگ میزنند همینرا می پرسند . جدی چرا همه فکر میکنند هر اتفاقی اینجا می افتد آن برادر عزیزتان خبر دارد و برعکس ؟

* مردم بايد كار خود را بكنند : اتفاقاً همین یکدفعه مردم دارند همینکار را میکنند . کار خود مردم که تمام شد تو هم فرار کن برو پیش همان برادر عزیزت از همه جای دنیا که زنگ زدند خودت جریان را بگو بهشان .

* آن‌ها اگر رو داشته باشند زنده باد آمريكا و اسرائيل هم مي‌گويند : خوب شد بهشان رو ندادی پس . همینطوری بی رو بمانند فقط به آقا مجتبی و رهبری و غزه و لبنان و روسیه و چین و تو و مموتی التفات بکنند برای 13 آبان کافی است .

* اين مژده را مي‌دهم كه انقلاب ما در اعماق جان مردم ريشه دارد : خیلی ممنون . خوشحال شدیم یک عالمه . خوشم میاد خودت اعتراف میکنی که تا اعماق جان مردم فرو رفته اید این چیزها را از نزدیک می بینی . فقط مواظب باش یکوقت جان مردم از یکجای بدشان در نرود که یکدفعه زرتی با يك صدای ناجور پرت بشی بیرون ! زشت است با این سن و سالي كه داري !

علیرضا رضایی
ادامه مطلب ...

در دیدار موسوی و خاتمی: جامعه بیدار ما با زور و فشار از مسیر خود منحرف نخواهد شد

0 نظرات
میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی با یکدیگر دیدار و گفتگو کردند

تاکید موسوی و خاتمی:
«جامعه بیدار ما با زور و فشار از مسیر خود منحرف نخواهد شد»


ادامه راه سبز«ارس»: میرحسین موسوی و حجت الاسلام سید محمد خاتمی طی دیدار و گفتگو با یکدیگر خواستار برچیده شدن فضای امنیتی حاکم بر کشور شده و به حاکمان در خصوص تداوم برخورد با"حضور انتقادی و اعتراض مدنی مردم"، و تداوم اوضاع ناگوار کنونی هشدار دادند.

در دیدار رئیس‌جمهور سابق با آخرین نخست‌وزیر ایران ضمن تاکید بر پایبندی جدی به قانون اساسی و معیارهای اصیل انقلاب و دفاع از جمهوری اسلامی، از تداوم اوضاع ناگوار کنونی به خصوص ادامه بازداشت‌ها، محدود کردن آزادی‌ها بر خلاف قانون اساسی و موازین شرعی و اخلاقی، رواج بد اخلاقی‌ها، تهمت‌زدن‌ها و ناروا گوئی‌ها و محروم بودن افراد مورد تهمت و ناسزاگوئی از امکان پاسخ، ابراز نگرانی کردند و این شرایط را بیش از هر موضوع دیگری به زیان انقلاب، کشور و مردم دانستند.

موسوی و خاتمی ضمن مرور شرایط جامعه اظهار داشتند که جامعه رشید و بیدار ما که به خصوص به برکت انقلاب اسلامی راه خود را به سوی عدالت، آزادی، استقلال و سربلندی یافته است با زور و فشار از راه خود منحرف نخواهد شد و دلبستگان به انقلاب و امام و عظمت ایران و ایرانی نیز با وجود همه مشکلات و تهدیدها از وظیفه الهی و میهنی‌شان دست بر نخواهند داشت.

در این دیدار همینطور با اشاره به اینکه آنچه امروز بیش از هر چیز مورد نیاز است بازگشت به قانون اساسی و پرهیز از نقض، تحریف یا توجیهات ناروا نسبت به این میثاق گرانسنگ ملی است تاکید شد که اگر راه نقد سیاست‌ها و رفتارها بر روی کسانی که در دلسوزی و دلبستگی آنان به جمهوری اسلامی و سرافرازی و استقلال میهن تردیدی نیست بسته شود، با حضور انتقادی و اعتراض مدنی مردم مقابله شود و تریبون‌های رسمی و رسانه‌هائی که باید در خدمت آرمان‌های انقلاب و مصالح جامعه باشند با جعل، تحریف، دروغپردازی، اهانت و ناروا گوئی فضا را آلوده تر کنند بی‌تردید مناسبترین موقعیت برای فعال شدن جریان‌هایی پدید خواهد آمد که با اصل انقلاب و نظام سر سازگاری ندارند.


میرحسین موسوی و خاتمی در پایان اظهار داشتند که به نفع آینده کشور است که هر چه زودتر فضای امنیتی از بین برود و رسانه عمومی و روزنامه‌ها بتوانند به وظایف خود عمل نمایند.

ادامه مطلب ...